....

فارسی هشتم.

انشا در مورد(تصور من ازخدا) هر کی نوشته بفرسته تروخدا

جواب ها

در نوشتن انشای "تصور من از خدا"، می‌توان به جنبه‌های مختلفی از شخصیت و صفات خداوند پرداخت. در اینجا یک نمونه انشا برای شما آورده‌ام: --- **تصور من از خدا** خداوند برای من نماد قدرت، محبت و رحمت بی‌پایان است. وقتی به خدا فکر می‌کنم، تصاویری از نور و زیبایی در ذهنم نقش می‌بندد. او را همچون پدری مهربان می‌بینم که همواره در کنار بندگانش است و به آنها عشق می‌ورزد. به نظر من، خداوند در همه‌جا حضور دارد. در طبیعت، در آواز پرندگان، در زیبایی گل‌ها و در آرامش آسمان. هر بار که به آسمان نگاه می‌کنم و ستاره‌ها را می‌بینم، حس می‌کنم که خداوند همچون چراغ‌هایی در شب تاریک، به ما نور می‌دهد و ما را راهنمایی می‌کند. یکی از ویژگی‌های بسیار مهم خداوند، رحمت و بخشش اوست. همیشه باور داشته‌ام که خداوند به ما فرصت‌های جدید می‌دهد و هیچ‌گاه از ما ناامید نمی‌شود. این ویژگی به من یادآوری می‌کند که باید به دیگران نیز محبت و بخشش نشان دهم. در نهایت، تصور من از خداوند نه تنها به جنبه‌های معنوی و مذهبی بستگی دارد، بلکه به نوع زندگی و تعامل من با دیگران نیز مرتبط است. من تلاش می‌کنم با مهربانی، احترام و صلح با دیگران رفتار کنم تا شبیه به صفات الهی باشم. --- این انشا می‌تواند به عنوان یک نمونه برای شما مفید باشد. می‌توانید ایده‌ها و احساسات خود را به آن اضافه کنید و بر اساس تجربیاتتان آن را تغییر دهید.
فاطمه:)

فارسی هشتم

مقدمه:  هر انسان در گوشه‌ای از دلش تصویری از خدا دارد؛ تصویری که گاهی با واژه‌ها نمی‌شود بیانش کرد. برای من، خدا نه فقط در آسمان‌ها، بلکه در هر لحظه‌ی زندگی حضور دارد. او مهربان‌ترین همراهی‌ست که هیچ‌وقت فراموشم نمی‌کند، حتی وقتی من فراموشش می‌کنم. بند اول:  وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوم و نور خورشید از پشت پرده‌ی اتاقم می‌تابد، حس می‌کنم این نور، سلامی از طرف خداست. انگار با همین گرمای آرامش‌بخش می‌خواهد به من بگوید که هنوز فرصت بودن هست؛ هنوز می‌توان دوست داشت و بخشید. بند دوم:  خدا را در سکوت شب‌های پرستاره می‌بینم، وقتی صدای باد میان درختان می‌پیچد و زمین آرام نفس می‌کشد. آن وقت حس می‌کنم عظمتش در تمام ذرات جهان جاری‌ست. خدای من کسی‌ست که در نگاه کودکی خندان، در لبخند مادر، و در امیدِ دلِ خسته‌ها حضور دارد. بند سوم:  من گاهی خدا را در دل دردهایم پیدا می‌کنم. وقتی چیزی بر خلاف خواسته‌ام پیش می‌رود، شاید خدا دارد راهی بهتر نشانم می‌دهد. باور دارم که هر اتفاق، حتی اگر سخت باشد، بی‌حکمت نیست و پشت هر غصه‌ای، نوری از مهربانی خدا پنهان شده است. نتیجه‌گیری:  برای من، خدا تصویری نیست که بشود نقاشی‌اش کرد؛ او حسِ آرامشی‌ست که در قلب می‌نشیند، صدایی‌ست که در هر لحظه نجوا می‌کند:تو تنها نیستی. تصور من از خدا، تصویری از عشق بی‌پایان است؛ عشقی که جهان را زنده نگه داشته و من را هر روز به سوی خوبی‌ها می‌خواند.

سوالات مشابه

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام