به نام خداوند آفریننده سال ها
بهار عضو سر زنده و شاد خوانواده سال است بهار سه خواهر و برادر دارد با آمدن بهار فصل زمستان به پایان می رسد بهار می آید تا بی روح بودن فصل را جبران کند آخر برادرش زمستان بسیار بی رحم است بهار که می آید گیسوان بلند درختان را رنگ آرایی میکند جوب های خشک شده را روان میسازد و با کمک دوستش زمین باعث میشود غنچه گل ها سر از خاک برآورند هم زمان علف هایی را که زمستان باعث مردن آنها شده بود را زنده میکند بهار علاقه زیادی به رنگ سبز دارد بهار به سمت گل های نو شکفته رفته قلم زیبایش را به دست گرفته و هر کدام را رنگ های ارغوانی و بنفش. زرد و قرمز در میآورد
آب را که زلال را که بعد از زندان یخ به لطف بهار آزاد شده و در رستاخیز کشف بهار است به درختان میرسد آسمان از دیدن نقاشی زیبای بهار خوشحال شد بارانش را بر علف ها ریخت و خورشید هم که مثل همیشه تابان شد و باد به کمک همه آمد