جواب معرکه
الف) ب شدت پای راست او زخمی شد
ب) فکر حمله کردن سربازان روسی کابوس وار برذهن همه درباریان مسلط شده بود (!فرا گرفته بود)
ث)درویش پریشان حال در این فکر و اندیشه بود که ناگهان شیری از راه رسید که شغالی شکار کرده بود.
ج)بگو خدایا مرا نجات بده ار این کار بیهوده و ب من توفیق بده تا ب سعادت برسم
چ)شبی فرا رسید ک باید برای حفظ مملکت و دفاع از مملکت زن و فرزند را فدا کرد
بقیشم فک نکنم تو کتاب بوده باشه.. معرکه یادت نره🥲🤍