فارسی پنجم -

💝bts💝 🖤

فارسی پنجم.

برای این تصویر انشا بنویسید 💗💗💗💗💗 ❤ معرکه میدم ❤

جواب ها

جواب معرکه

زهرا یاراحمدی

فارسی پنجم

یک پسر به نام سامان بود سامان می خواست بخوابد . مادرش برای سامان داستانی در مورد یک پسر بچه خواند .و سامان خوابش برد وقتی سامان خوابش برد در نیم شب یک خواب زیبا دید . خوابش در موردرفتن به کره ی زمین بود.خواب دیده بود که کتب ها را روی هم مثل پله گذاشت.در هوا خورشید داشت می تابید پرندگان زیبا داشتند پرواز می کردند آن پسر بچه یک کیف داشت میخواست از پله کتاب ها بالا برود م بنشیند تا کتاب بخواند.✍✍✍ 👩🏼‍🏫👨‍🏫👩🏼‍🏫👨‍🏫

جواب معرکه

★Helma★ karimi★

فارسی پنجم

ما میدانیم که اگر مطالعه کنیم به مقام بالایی می رسیم. مثلا وقتی کتابی راجع به کهکشان را میخوانیم دانستنی هایما راجع به کهکشان بالا میرود پس اگر کسی از ما سوالی بپرسد ما میتوانیم به از پاسخ درست بدهیم. پس نتیجه میگیریم که اگر مطالعه کنیم بلند مرتبه و ثروتمند میشویم.

جواب معرکه

LIZA AAAA

فارسی پنجم

روزی روزگاری در یکی از روزها پسری به نام علی بود اون از درس بدش میومد تا اینکه یک اتفاق جالب براش پیش اومد همه ی بچه های مدرسه داشتند درمورد کتاب ها و درساها حرف میزدن آن پسر دوست داشت بره و گوش بده اما چون کتاب های درسی نمیخوند دلیلی برای آنجا بودن نداشت به همین دلیل وقتی رفت خونه دوید توی اتاقش رفت سراغ کتاب ها ی ریاضی و کتابهای غیر از درسی انقدر تلاش کرد که وقتی بزرگ شد یک دانشمند شد پس بدانید با کتاب ها میتوان تا عمق اسمان پرواز کرد❤تمام

MAzNIN💞🌙

فارسی پنجم

به نام خداوند بخشندهی مهربان روزی پسری به نام میلاد بود او از کتاب بدش می امد و همیشه بازی گوشی میکرد یک روز در مدرسه کتاب خانه ای باز کردند همه ی بچه ها در انجا جمع شده بودن و کتاب میخاندند او هم میخاست بداند چه میخانند او به خانه بر گشت و به سمت اتاق خود دوید نشست و به تنبلیش فکر کرد دید که خیلی کار بدی است ان در خانه کتاب داشت امد و انها را برداشت و 4 تا از انها را خواند و از مادر و پدرش خاهش کرد که بهش پول بدن تا بتواند کتاب. بخرد پدر و مادرش قبول کردن که کتاب بخرد ان از ان روز دگر تنبل نبود. نام قسمت قصه: پسرک بازی گوش و کتاب های زرنگ 💐

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت