جواب معرکه
وَقَعَتْ هٰذِہِ الْحِکایَهُ قَبْلَ سَنَواتٍ بَعیدَهٍ فی أَحَدِ الْبِلادِ.
معنی: این حکایت سالهای دور در کشوری اتفاق افتاده است.
ذَهَبَ اثْناعَشَرَ طالِباً مِنْ طُلّابِ الْجامِعَهِ مَعَ أُستاذِهِم إلَی سَفْرَهٍ عِلْمیَّهٍ لِتَهیِئَهِ أَبْحاثٍ عَنِ الْأَسْماکِ؛
معنی: دوازده دانشجو از دانشجویان دانشگاه همراه استادشان برای تهیه پژوهشهایی درباره ماهیها به سفری علمی رفتند.
کانَتْ میاهُ الْبَحرِ هادِئَهً؛ فَجأَهً ظَهَرَ سَحابٌ فِی السَّماءِ؛ ثُمَّ عَصَفَتْ ریاحٌ شَدیدَهٌ وَ صارَ الْبَحرُ مَوّاجاً.
معنی: آبهای دریا آرام بود، ناگهان ابری در آسمان آشکار شد پس باد شدیدی وزید و دریا مواج شد.
فَأَصابَتْ سَفینَتُهُم صَخْرَهً؛ فَخافوا؛ السَّفینَهُ انْکَسَرَتْ قَلیلاً وَلکِنَّها ما غَرِقَتْ؛ عِندَما وَصَلوا إِلَی جَزیرَهٍ مَجهولَهٍ، فَرِحوا کَثیراً وَ شَکَروا رَبَّهُم وَ نَزَلوا فیها؛
معنی: پس کشتی آنها به صخرهای برخورد کرد؛ پس ترسیدند؛ کشتی اندکی تَرَک برداشت اما غرق نشد. هنگامی که به یک جزیره ناشناخته رسیدند، بسیار خوشحال شدند و پروردگارشان را شکر کردند و در آنجا پیاده شدند.
مَضَی یَومانِ؛ فَما وَجَدوا أَحَداً فِی الْجَزیرَهِ و ما جاءَ أَحَدٌ لِنَجاتِهِم؛ قالَ لَهُمُ الْسُتاذُ:
دو روز گذشت و کسی را در جزیره پیدا نکردند و کسی برای نجاتشان نیامد، استادشان به آنها گفت:
تور مالدیو با یک همراه، جایزهی قرعهکشی ۱۰ سالگی اسنپ
تبلیغ
تور مالدیو با یک همراه، جایزهی قرعهکشی ۱۰ سالگی اسنپ
اطلاعات بیشتر
«یا شَبابُ، عَلَیکُم بِالْمُحاوَلَهِ. اِسْمَعوا کَلامی وَ اعْمَلوا بِهِ کَأَنَّهُ ما حَدَثَ شَیءٌ. عَلَیْکُم بِمُواصَلَهِ أَبْحاثِکُم.»
معنی: «ای جوانان، شما باید تلاش کنید. سخنم را گوش کنید و به آن عمل کنید؛ مثل این که چیزی نشده است، باید پژوهشهایتان را ادامه دهید.»
ثُمَّ قَسَّمَهُم إلَی أَربَعَهِ أَفْرِقَهٍ وَ قالَ لِلْفَریقِ الْأَوَّلِ: «یا طُلّابُ، اِبْحَثوا عَنْ صَیْدٍ وَ اجْمَعوا الْحَطَبَ.»
معنی: سپس آنها را به چهار گروه تقسیم کرد و به گروه اول گفت: «ای دانشجویان، دنبال صیدی بگردید و هیزم جمع کنید.»
وَ قالَ لِلْفَریقِ الثّانی: «یا طالِبانِ، اِجْلِبا بَعْضَ الْأَشیاءِ الضَّروریَّهِ مِنَ السَّفینَهِ.»
معنی: و به گروه دوم گفت: «ای دو دانشجو (پسر) بعضی از چیزهای ضروری را از کشتی بیاورید.»
وَ قالَ لِلْفَریقِ الثّالِثِ: «یا طالِباتُ، اُطْبُخْنَ طَعاماً.»
معنی: و به گروه سوم گفت: «ای دختران دانشجو، غذایی برایمان بپزید.»
وَ قالَ لِلْفَریقِ الرّابِعِ: «یا طالِبَتانِ، اِبْحَثا عَنْ مَوادَّ غِذائیَّهٍ.»
معنی: و به گروه چهارم گفت: «شما دو دانشجوی دختر، دنبال مواد غذایی بگردید.»
ترجمه صفحه 51 عربی نهم
ثُمَّ قالَ لِلْجَمیعِ: «اِصْبرِوا إِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرینَ» مَضَی أُسْبوعٌ. فی یوَمٍ مِنَ الْأَیّامِ نَزَلَ مَطَرٌ شَدیدٌ وَ أَصابَتْ صاعِقَهٌ سَفینَتَهُم فَاحْتَرَقَت.
معنی: سپس به همگی گفت: «صبر کنید، زیرا خدا با صبر کنندگان است». یک هفته گذشت. در روزی از روزها باران شدیدی بارید و رعد و برق به کشتی آنها برخورد کرد و کشتی سوخت.
قالَ الطُّلّابُ: «لا رَجاءَ لِنَجاتِنا.» فَقَرَأَ الْأُستاذُ هذِەِ الْآیهَ «یا أَیُّهَا الّذینََ آمَنوا اصْبِروا».
معنی: دانشجویان گفتند: «هیچ امیدی به نجات ما نیست.» پس استاد این آیه را خواند: «ای کسانی که ایمان آوردید صبر پیشه کنید.»
از قرعه کشی تولد ۱۰ سالگی اسنپ، تور مالدیو ببر!
تبلیغ
از قرعه کشی تولد ۱۰ سالگی اسنپ، تور مالد