کانَتْ فی بَحْرٍ کَبیرٍ سَمَکهٌ قَبیحَهٌ اسْمُها «السَّمَکَهُ الْحَجَریَّهُ»
ترجمه: در دریایی بزرگ ماهی زشتی وجود داشت. (بود) که اسمش سنگ ماهی بود.
وَ کانَتِ الْأسْماکُ خائِفاتٌ مِنْها. هیَ ذَهَبَتْ إلی سَمَکَتَینِ؛
ترجمه: و ماهیها از او میترسیدند. (ترسان بودند.) او به سوی دو ماهی رفت؛
السَّمَکَتَانِ خافَتا وَ هَرَبَتا. هیَ کانَتْ وَحیدهً دائِماً.
ترجمه: ولی آنها از او فرار کردند. او همیشه تنها بود.
فی یَومٍ مِنَ الْأیّامِ، خَمْسَهٌ مِنَ الصَّیّادینَ جاؤوا.
ترجمه: در روزی از روزها، پنج نفر صیاد آمدند
فَقَذَفوا شَبَکَهً کَبیرَهً فِی الْبَحْرِ.
ترجمه: آنها تور بزرگی را در دریا انداختند.
الْأسْماکُ وَقَعْنَ فِی الشَّبَکَهِ.
ترجمه: ماهی ها در تور افتادند.
ما جاءَ أحَدٌ لِلْمُساعَدَهِ.
ترجمه: کسی برای کمک نیامد.
السَّمَکَهُ الْحَجَریَّهُ سَمِعَتْ أَصْواتَ الْأسْماک.
ترجمه: سنگ ماهی صدای ماهی ها را شنید.
فَنَظَرَتْ إلَی الشَّبَکَهِ فَحَزِنَتْ وَ ذَهَبَتْ لِنَجاهِ الْأسْماک.
ترجمه: پس به تور نگاه کرد و ناراحت شد و برای نجات ماهی ها رفت.
قَطَعَتْ شَبَکهَ الصَّیّادینَ بِسُرعَهٍ.
ترجمه: پس به سرعت تور صیادان را برید.
الْأسْماکُ خَرَجْنَ وَ هَرَبْنَ جَمیعاً.
ترجمه: ماهی ها خارج شدند و همگی فرار کردند.
فَوَقَعَت السَّمَکَهُ الْحَجَریَّهُ فی الشَّبَکه وَ الصَّیّادونَ أخَذوها.
ترجمه: پس سنگ ماهی در تور افتاد و صیّادها او را گرفتند.
کانَت الْأسْماکُ حَزیناتٍ؛ لِأَنَّ السَّمَکَهَ الْحَجَریَّهَ وَقَعَتْ فی الشَّبَکَهِ لِنَجاتِهِنَّ.
ترجمه: ماهیها ناراحت ودند؛ زیرا سنگ ماهی برای نجات آنها در تور افتاد.
الْأَسْماکُ نَظَرْنَ إلی سَفینهِ الصَّیّادینَ.
ترجمه: ماهیها به کشتی صیّادها (ماهیگیرها) نگاه کردند.
هُمْ أخَذوها وَلٰکِنَّهُم قَذَفوها فِی الْماء؛
ترجمه: آنها او را گرفتند، ولی در آب انداختند؛
لِأنَّها کانَتْ قَبیحَهً جِدّاً فَخافوا مِنْها.
ترجمه: زیرا خیلی زشت بود و از او ترسیدند.
الْأسْماکُ فَرِحْنَ لِنَجاتِها وَ نَظَرْنَ إلَیها بِابْتِسامٍ وَ عَلِمْنَ أَنَّ جَمالَ الْباطِنِ أَفْضَلُ مِنْ جَمالِ الظّاهِرِ.
ترجمه: ماهیها برای نجات او خوشحال شدند و پی بردند که زیبایی درون (باطن) برتر از زیبایی ظاهراست.
قالَ الْإمامُ عَلیٌّ (ع):
«زینَهُ الْباطِنِ خَیْرٌ مِنْ زینَهِ الظّاهِرِ.»
حضرت علی گفت :
ترجمه: زینت باطن بهتر از زینت ظاهر است.