سلام بفرمایید معرکه یادتون نره❤️❤️
« آرايه هاي ادبي »
الف ) بديع ب ) بيان
الف ) بديع علمي است كه به باز شناسي آرايه هاي لفظي و معنوي مي پردازد .
بديع بر دو نوع است : 1- آرايه هاي لفظي 2- آرايه هاي معنويآرايه هاي لفظي : يعني زيبايي كلام كه با لفظ انجام مي شود .
آرايه هاي لفظي عبارتنداز : واج آرايي ، سجع ، ترصيع ، جناس ، قلب ، ملمع .
واج آرايي ( نغمه ي حروف ) : تكرار يك واج ( صامت يا مصوت ) است ، در كلمه هاي يك مصراع يا يك بيت يا عبارت نثر به گونه اي كه كلام را آهنگين مي كند و آفريننده ي موسيقي دروني باشد و بر تاثير سخن بيافزايد اين تكرار آگاهانه ي واج ها را « واج آرايي » گويند .مثال : خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است باد خنـك از جـانب خـارزم وزان اسـت
توضيح : در اين بيت تكرار واج « خ » و « ز » باعث ايجاد موسيقي دروني شده است .
توجه : در زبان فارسي بيست و نه واج داريم / ( بيست و سه صامت و شش مصوت )
صامت ها همان حروف الفباي فارسي هستند و مصوت ها « ـــ » و « ا » ، « ي » ، « و » مي باشند .
سجع : آوردن كلماتي در پايان جمله هاي نثر كه در وزن يا حرف يا حرف آخر يا هر دو ( وزن و حرف آخر ) با هم يكسان باشد .
نكته 1 : سجع در كلامي ديده مي شود كه حداقل دو جمله باشد يا دو قسمت باشد .
نكته 2 : سجع باعث آهنگين شدن نثر مي شود ببه گونه اي كه دو يا چند جمله را هماهنگ سازد .
نكته 3 : سجع در نثر حكم فافيه در شعر را دارد .
نكته 4 : اگر در پايان جمله ها كلمات تكراري وجود داشته باشد ، سجع پيش از آن مي آيد .
مثال : الهي اگر بهشت چون چشم و چراغ است بــي ديــدار تــو درد و داغ اســت
نكته 5 : گاهي در جملات سجع ممكن است افعال به قرينه ي لفظي يا معنوي حذف شوند .
مثال 1 : منت خداي را عـزووجل كه طاعتـش موجبموجب قـربت است و به شكر اندرش مزيد نعمت . ( فعل « است » به قرينه ي لفظي حذف شده است . )
مثال 2 : خـلاف راه صواب است و نقض راي اولـوالالباب « است » (حذف لفظي ) ذوالفقـار علي در نيـام ( باشد ) و زبان سعدي در كام « باشد » ( حذف معنوي ) .
توضيح : فعل « باشد » در دو جمله ي پاياني به قرينه ي معنوي حذف شده است .
توجه : به نثر مسجع ، نثر آهنگين نيز مي گويند .
« انواع سجع »
الف ) سجع متوازن : آن است كه كلمات سجع فقط در وزن اشتراك داشته دارند .
مثال : ملك بي دين باطل است و دين بي ملك ضايع .توضيح : هر دو كلمه داراي هجاي بلند مي باشند لذا هم وزن اند .
مثال : طالب علم عزيز است و طالب مال ذليل .
توضيح : دو كلمه ي « عزيز » و « ذليل » داراي دو هجا ، يكي كوتاه و يكي كشيده هستند . لذا در وزن يكسانند .
ب ) سجع مطرف : آن است كه كلمات سجع فقط در حرف يا حروف پاياني با هم اشتراك دارند .
مثال : محبت را غايت نيست از بهر آنكه محبوب رانهايت نيست .
توضيح : كلمه ي « غايت » داراي دو هجا و كلمه ي « نهايت » داراي سه هجا مي باشد پس دو كلمه هم وزن نيستند بلكه فقط در حرف آخر مشترك اند .
ج ) سجع متوازي : به سجعي گفته مي شود كه كلمات سجع هم در حرف پاياني و هم در وزن يكسان مي باشند .
مثال : باران رحمت بي حسابش همه را رسيده و خوان نعمت بي دريغش همه جا كشيده .
توجه : از آن جائيكه سجع متوازي ، زيباتر و خوش آهنگ تر است و در متون فارسي كاربرد بيشتري دا