نگارش هفتم -

درس 6 نگارش هفتم

آیدا نظامی

نگارش هفتم. درس 6 نگارش هفتم

سلام حکایت میخام لطفا از گوگل نباشه هرکس اولین نفر جواب بده تاج میدم من ❤️❤️

جواب ها

جواب معرکه

ᴘᴏᴛᴛᴇʀ/OFF

نگارش هفتم

سلام معرکه یادت نره🙂 روزی روزگاری، در یک دهکده کوچک، مردی بود که باغی بزرگ و سرسبز داشت. او هر روز به باغش می‌رفت و با عشق و محبت به درختان و گل‌ها رسیدگی می‌کرد. همه اهالی دهکده به باغ او می‌آمدند و از زیبایی آن لذت می‌بردند. یک روز، مرد تصمیم گرفت که میوه‌های باغش را با دیگران تقسیم کند. او سبدی پر از میوه‌های خوشمزه برداشت و به خانه همسایه‌ها رفت. همه از محبت او شگفت‌زده شدند و از او تشکر کردند. این کار مرد باعث شد که دوستی و محبت در دهکده بیشتر شود و همه با هم به شادی و خوشحالی زندگی کنند. از آن روز به بعد، مرد هر ساله میوه‌های باغش را با دیگران تقسیم می‌کرد و باغش به نماد دوستی و محبت در دهکده تبدیل شد. این حکایت به ما یاداوری میکند که محبت و بخشش می تواند زنگی رو زیباتر کنه این حکایت به ما یادآوری می‌کند که محبت و بخشش می‌تواند زندگی را زیباتر کند.

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت