جمره 💋

نگارش نهم. درس 4 نگارش نهم

و همچنین یک انشا هم در مورد (یک روز در کلاس مدرسه) که متنش توضیحی یعنی اینکه در موردش توصیح بدین هر کسی قشنگ تر باشه معرکه داره

جواب ها

در کلاس نشسته بودیم. زنگ آخر بود و من خسته و بی حوصله داشتم به حرف های معلم گوش می دادم که ناگهان صدایی شنیدم، صدای ریز و آرامی از پنجره می آمد. هنوز سرم را به طرف پنجره برنگردانده بودم که احساس کردم آرنجم کمی نمناک شده است. به پنجره نگاه کردم و دیدم قطرات باران دارد از لای پنجره به پایین می‌ریزد و آستین من را هم کمی خیس کرده بود. به آرامی پرده را کنار زدم و با صحنه زیبایی مواجه شدم. آسمان ابری داشت می‌بارید و زمین حیاط مدرسه و درختان کنار دیوار خیس و براق شده بودند. در همین لحظه معلم صدایم کرد و پرسید به چه چیز نگاه می‌کنی؟ من با لحنی آرام اما خوشحال گفتم باران… دارد باران می‌آید. معلم لبخندی زد و از همه بچه های کلاس دعوت کرد تا با هم پشت پنجره کلاس برویم و منظره زیبای باران را تماشا کنیم. این یک پیشنهاد عالی بود زیرا همه را سر شوق آورد و خستگی را از تن‌مان بیرون کرد. در حالی که همه از پنجره بیرون را تماشا می‌کردیم و بوی خاک خیس خورده و باران را استشمام می‌کردیم و غرق در رویاهای خود بودیم، ناگهان یکی از بچه ها فریاد زد: آنجا را ببینید! رنگین کمان… بله خورشید از پشت ابرها داشت بیرون می‌آمد و نور ملایم خورشید در هوای بارانی یک رنگین کمان بزرگ و زیبا را به وجود آورده بود. سلام دوست عزیز بفرما هنوز خودتم میتونی طنز ترشم کنی😉 معرکه پلیز🎀

سوالات مشابه درس 4 نگارش نهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام