حرف اضافه و متمم:
حروفی هستند که کلمه ای را به فعل یا دیگر اجزای جمله نسبت می دهند و تعیین کننده ی نقش متمّم می باشد .
این حروف به تنهایی معنی مستقلّی ندارند و با کلمه ی بعد خود ( متمّم ) می آیند .
مهم ترین حروف اضافه عبارتند از : { در ، از ، با ، بی ، بر ، برای ، بدون ، الّا ، بهر ، از بهر ، تا ، جز ، چون ، مانند ، مثل ، به غیر از ، غیر از ، درباره و .................
نکته : اگر « چون » به معنی « مانند و مثل » باشد حرف اضافه است . و اگر به معنی « وقتی که یا زمانی که » باشد حرف ربط است .
متمّم : کلمه ای است که پس از حرف اضافه می آید .
مثال :
من به مدرسه می رفتم .
حرف اضافه : به
متمّم : مدرسه
نکته : گاهی متمّم بیش تر از یک کلمه است .
مسند :
مسند کلمه ای است که در جملاتی که فعل های آنها اسنادی است می آید
فعل های اسنادی عبارت اند از ، است ، بود ، شد ، گشت ، گردید. و با سوال (چگونه +فعل جمله) پرسیده میشود
مثال: ماه مانند گل زیبا است .
چگونه است؟
زیبا
در نتیجه زیبا مسند جمله ی ما است
قید :
ببین من بهت یه رمز میدم قید هیچ وقت یادت نره اینه:
حمز
ح= حالت
م=مکان
ز= زمان
قید کلمه ای است که چگونگی انجام یافتن فعل و مفعول صفتی یا معنی کلمه دیگری را به چیزی از قبیل حالت مکان زمان و.... مقید می سازد اینطوری میتونی قید رو تو جملات راحتر پیدا کنی .
و همینطور راه تشخیص دیگه قید اینکه اگه اون رو از جمله حذف کنیم آسیبی به جمله نمی رسه یعنی معنی جمله تغیر نمی کنه
مثال :
علی تند سیب خورد --------> تند قید است چرا چون اگه حذف کنیم معنی جمله تغیر نمی کنه
علی سیب خورد
معطوف :
هر گاه دو یا چند واژه ی هم نقش به وسیله « و » عطف به یکدیگر بپیوندند ، واژه های بعد از « و » معطوف به واژه ی قبل از خود می باشد و از نظر نقش ، تابع و پیرو آن هستند.
زهرا درس می خواند. زهرا و سارا درس می خوانند. ( سارا معطوف به نهاد « زهرا » است. )
فاطمه را دیدم .( مفعول ) مریم و فاطمه را دیدم. ( فاطمه معطوف به مفعول )
به کوه بنگر ( کوه : متمم ) به کوه و دشت و صحرا بنگر ( دشت و صحرا معطوف به متمم )
امیدوارم که توضیحاتم مفید بوده باشه
تاج لطفا🦋