جواب معرکه
واضح بودن زمانی که میخواهیم یک مفهوم را تعریف کنیم اگر از واژهای استفاده کنیم که مبهم و ناآشنا باشه مجبوریم اون کلمههایی که براش ناآشنا هستند هم تعریف کنیم و چیزی از تعریف اصلی هم نمیفهمه .
مثلاً وقتی که میگه هوا چیه ما میگیم استقوس .
در صورتی که اون کلمه مبهم و ناآشنا هست و باید یه توضیح هم برای کلمهای که از اون برای توضیح استفاده کردیم بدیم .
مورد دوم میشه جامع بودن هر مفهومی مصادیق مشخص خودش رو داره زمانی که ما میخواهیم یک مفهوم ناآشنا را تعریف کنیم تعریفمون باید جوری باشه که شامل همه مصادیق اون باشه و تعریفمون باید جامع همه افراد باشه .
مثلاً میگیم فلزات جامد هستند این اشتباهه چون ما یک فلز داریم جیوه که در دمای طبیعی مایع هست و نمیتونیم بگیم همه فلزها جامد هستند چون یه فلز مایع داریم .
سومین مورد مانع بودنه علاوه بر اینکه تعریف باید جامع و دربرگیرنده تمامی مصادیقش باشه باید یک نحوه صورت گیرد که تنها شامل مصادیق خودش باشه و به مجموعههای دیگه کاری نداشته باشه و مانع ورود مصادیق بیگانه به دایره تعریف خودش بشه .
مثلاً اگه بگیم آینه شیشهای هست که نور و منعکس میکنه اشتباهه چون مثلاً شیشه خودش آینه نیست ولی نورو منعکس میکنه .
آخرین مورد اینه که دوری نباشه یعنی وقتی در تعریف یک مفهوم از خودش کمک بگیریم .
بعد اینکه نام دیگر تعریف دوره تعریف شی به خود است .
مثلاً اگه یکی به تو بگه بالغ چیه تو میگی کسی که به سن بلوغ رسیده خب این تعریف دوریه یا وقتی میگه قدرت میگه کیفیتی است که در افراد قدرتمند وجود داره