لَعِبَ یاسِرٌ مَعَ أصْدِقائِهِ فی الْمَدرَسَهِ. رَجَعَ یاسِرٌ إلَی الْبَیْتِ بَعْدَ الظُّهرِ.
معنی: یاسر همراه دوستانش بود. آنها در مدرسه بازی کردند. یاسر بعد از ظهر به خانه برگشت.
هوَ طَرَقَ بابَ الْمَنْزِلِ.
معنی: او به در خانه زد.
سَمِعَتْ أُمُّهُ صَوْتَ الْبابِ ثُمَّ ذَهَبَتْ وَ فَتَحَت الْبابَ وَ سَأَلَتْهُ:
معنی: مادرش صدای در را شنید؛ سپس رفت و در را باز کرد و از او پرسید:
الْأُمُّ: کَیفَ حالُکَ؟
معنی: مادر: حالت چطور است؟
الْوَلَدُ: أنَا بِخَیرٍ.
معنی: پسر: من خوبم.
الْأُمُّ: ما هیَ واجِباتُکَ؟
معنی: مادر: تکالیفت چیست؟
یاسِرٌ: حِفْظُ هٰذِهِ الْجُمَلاتِ الذَّهَبیَّهِ.
معنی: یاسر: حفظ این جملههای طلایی.
إذا مَلَکَ الْأراذِلُ؛ هَلَکَ الْأفاضِل.»،
معنی: حضرت علی هرگاه فرومایگان فرمانروا شدند (شوند)؛ شایستگان هلاک شدند (میشوند).
«مَن زرَعَ الْعدُوْان؛َ حصَدَ الْخُسْرانَ.»،
معنی: هر کس دشمنی کاشت (بکارد)؛ زیان درو کرد. (درو میکند، برداشت کرد، برداشت میکند)
«التَّجْرِبَهُ فَوْقَ الْعِلْمِ.»
معنی: تجربه از علم برتر است. تجربه بر فراز علم است. تجربه از علم بالاتر است.
تاج لطفا