او ساده زیست بود
بسیار خوش رو بود و می فرمود :«خوش رویی کینه را از دل می برد»
وقتی برای چند نفر صحبت می کرد نگاهش را میان همه تقسیم می کرد
به قول خود عمل می کرد
اگر با کسی وعده ملاقات داشت سر موقع به آنجا می رفت
وقتی با کسی دست می داد دستش را زود عقب نمی کشید
با کسی قهر نمی کرد و هر گاه با خبر می شد عده ای با هم قهر اند برای آشتی دادن آنها تلاش می کرد و می فرمود:« دو مسلمان نباید بیش از سه روز با هم قهر باشند»
اگر کسی معذرت خواهی می کرد از ایشان زود عذرش را می پذیرفت
در برابر خوبی ها تشکر می کرد گاه با لبخند گاه با دعا و گاه با هدیه
هر گاه سوار بر حیوانی بود و کسی را پیاده در مسیر می دید او را سوار می کرد
همیشه آخر کاروان حرکت می کرد تا اگر کسی از کاروان جا مانده به او کمک کند