علی.

فارسی دهم. درس 1 فارسی دهم

یکی انشا با موضوع آزاد هم عینی توش باشه و هم خیالی از اینترنت‌ هم نباشه موضوعش هم بگید تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

البته! نوشتن انشا درباره کتاب می‌تواند بسیار جالب باشد. می‌توانیم با یک ساختار پرسش و پاسخ شروع کنیم. در ادامه یک نمونه انشا با این فرمت برای شما آماده کرده‌ام: --- **عنوان: کتابی که زندگی‌ام را تغییر داد** **پرسش ۱: کتاب مورد علاقه‌ات چیست و چرا؟** کتاب مورد علاقه‌ام 'شازده کوچولو' نوشته آنتوان دو سنت‌اگزوپری است. این کتاب به من یاد داد که در زندگی باید به چیزهای کوچک و زیبا توجه کنیم و اهمیت دوستی و عشق را درک کنیم. **پرسش ۲: چه چیزی در این کتاب شما را تحت تأثیر قرار داد؟** داستان شازده کوچولو و سفرهای او به سیاره‌های مختلف، به من نشان داد که هر فردی داستان خاص خود را دارد و باید به دیگران گوش دهیم. این کتاب به من یادآوری می‌کند که بزرگ‌ترها گاهی اوقات فراموش می‌کنند که چقدر دنیای کودکان زیبا و پر از تخیل است. **پرسش ۳: چه درسی از این کتاب آموختی؟** از این کتاب آموختم که 'آنچه که با قلب می‌بینی، با چشم نمی‌بینی.' این جمله به من یادآوری می‌کند که احساسات و ارتباطات انسانی بسیار مهم‌تر از ظواهر هستند. **پرسش ۴: آیا این کتاب تأثیری بر زندگی‌ات گذاشته است؟** بله، این کتاب باعث شد که بیشتر به احساسات و نیازهای دیگران توجه کنم و سعی کنم در زندگی‌ام دوستی و محبت را گسترش دهم. **پرسش ۵: آیا به دیگران پیشنهاد می‌کنی این کتاب را بخوانند؟ چرا؟** قطعاً! من به همه پیشنهاد می‌کنم که 'شازده کوچولو' را بخوانند، زیرا این کتاب نه تنها برای کودکان، بلکه برای بزرگ‌ترها نیز درس‌های ارزشمندی دارد و می‌تواند به ما کمک کند تا دنیای بهتری بسازیم. ---

جواب معرکه

Mobi

فارسی دهم

**سفر به دنیای خیالی** یک روز صبح، وقتی از خواب بیدار شدم، احساس کردم که امروز یک روز خاص است. به محض اینکه از خانه بیرون رفتم، ناگهان یک دروازه بزرگ و رنگارنگ در مقابل من ظاهر شد. کنجکاو شدم و به سمت آن رفتم. وقتی دروازه را باز کردم، به دنیایی عجیب و زیبا وارد شدم. در این دنیا، درختان با برگ‌های نقره‌ای و گل‌های رنگارنگ در حال رقصیدن بودند. پرندگان با صدای دلنشین آواز می‌خواندند و آسمان پر از رنگین‌کمان‌های درخشان بود. در اینجا، همه چیز ممکن بود! می‌توانستم با حیوانات صحبت کنم و حتی با آنها دوستانه بازی کنم. در این سفر، با یک پری مهربان به نام 'لینا' آشنا شدم. او به من گفت که در این دنیا، هر کسی می‌تواند آرزوهایش را برآورده کند. من آرزو کردم که بتوانم پرواز کنم. ناگهان، بال‌هایی زیبا و رنگارنگ به من داده شد و توانستم در آسمان پرواز کنم. احساس آزادی و شادی عجیبی داشتم. بعد از مدتی، تصمیم گرفتم به خانه برگردم. لینا به من گفت که همیشه می‌توانم به این دنیا برگردم، فقط کافی است به قلبم گوش دهم و به آرزوهایم ایمان داشته باشم. با این فکر، از دروازه خارج شدم و به دنیای واقعی برگشتم. این سفر به من یاد داد که خیال و واقعیت می‌توانند در هم تنیده شوند و هر کجا که برویم، اگر به آرزوهایمان ایمان داشته باشیم، می‌توانیم دنیای زیبایی بسازیم.

سوالات مشابه درس 1 فارسی دهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام