'اگر من جای معلم بودم':
---
انشا: اگر من جای معلم بودم
اگر من جای معلم بودم، سعی میکردم کلاس را شاد و پرانرژی نگه دارم تا دانشآموزان از درس خواندن لذت ببرند. همیشه با لبخند وارد کلاس میشدم و به حرفهای بچهها گوش میدادم، چون معلم خوب کسی است که فقط درس نمیدهد، بلکه شنوندهی خوبی هم هست.
اگر من معلم بودم، فقط نمره دادن برایم مهم نبود. دوست داشتم به بچهها یاد بدهم که انسانهای خوبی باشند، به دیگران احترام بگذارند و با هم مهربان باشند. وقتی کسی اشتباهی میکرد، او را دعوا نمیکردم، بلکه کمکش میکردم تا اشتباهش را جبران کند.
اگر من معلم بودم، تلاش میکردم آموزش را با بازی و سرگرمی همراه کنم تا بچهها زود خسته نشوند. حتی بعضی وقتها در حیاط مدرسه درس میدادم تا تنوعی ایجاد شود.
در پایان، اگر من معلم بودم، همیشه تلاش میکردم که الگوی خوبی برای دانشآموزان باشم، چون معلم بودن فقط یک شغل نیست، بلکه یک مسئولیت بزرگ است. تاج یادت نره