این متن به نظریهای درباره خواب و اسطورههای جمعی در فرهنگها پرداخته است. خواب، با شکستن چهارچوبهای زمان و مکان، منطق خاص خود را دارد. هیچکس مانند دیگری خواب نمیبیند و خواب جمعی نیز وجود ندارد. اما اسطورهها و آرزوهای مشترک، خوابهایی هستند که یک قوم یا ملت در بیداری هم میبینند، که این باعث تمایز خوابهای یک قوم میشود و هویت فرهنگی آن را شکل میدهد.