این یک شب سرمای سخت بود. برف به زمین و روی شاخه های درختان یخ زده فکر می کرد. یخ زدگی شاخه های کوچک را خرد می کرد در حالی که دو هیزم شکن به آرامی از جنگل برفی عبور می کنند. خیلی سرد بود که حتی حیوانات هم نمی کردند بدانید چه چیزی از آن درست کنید. سنجاب های کوچک برای گرم شدن دائم بینی های خود را می مالیدند و خرگوش ها در چشمان بزرگ خود حلقه می شوند و از جنگل پوشیده از برف صدا می زنند.