دخی کلاس .ستایش

فارسی هشتم.

بچه ها یه داستان کوتاه برای ادامه این میخوام برای خواهرمه که معلم گفته دارم من مینویسم . یک روز پرنده کوچولو وارد جنگل شد ودنبال دوستی می‌گشت ناگهان ... تروخدا کمکم کنید فوریاس

جواب ها

جواب معرکه

^امیرسام^

فارسی هشتم

یک روز پرنده کوچولو وارد جنگل شد و دنبال دوستی میگشت که ناگهان صدایی از آن سوی رودخانه شنید به سمت رودخانه رفت و یک بچه اردکی را دید که در آب شنا میکرد پرنده کوچولو از دیدن اردک بسیار خوشحال شده بود به سمت اردک خواست برود اما خجالت میکشید کم کم خواست از اردک فاصله بگیرد که اردک متوجه حضور او شد و به پرنده کوچولو گفت لازم نیس از من خجالت بکشی می‌توانی بیای پیش من پرنده کوچولو نزدیک اردک شد و کمی با او صحبت کرد و از او خواست که باهمدیگر دوست شوند و بچه اردک هم قبول کرد که تا همیشه با یکدیگر دوست باشند. تمام😂 کمه؟

سوالات مشابه

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام