در درس دین و زندگی دوازدهم انسانی، یکی از مباحث مهم، بحث درباره صفات خداوند و نوع فعلیت او است. دو نوع فعلیت در فلسفه دین وجود دارد: "حسن فاعلی" و "حسن فعلی". برای فهم بهتر این دو مفهوم، توضیحات زیر را مطالعه کنید:
1. **حسن فاعلی**: به این معناست که فاعل (عامل) دارای یک نوع خاص از خوبی و کمال است که به موجب آن میتواند کارها و اعمالی را انجام دهد. این نوع خوبی به ذات و ماهیت فاعل مربوط میشود. به عبارت دیگر، فاعل به خاطر کیستی خود دارای خوبی است.
**مثال**: فرض کنید شخصی با علم و دانش بالا، یک کتاب علمی مینویسد. این شخص به خاطر توانایی و دانش خود (حسن فاعلی) دارای ارزش و اعتبار است.
2. **حسن فعلی**: به این معناست که عمل و فعلی که انجام میشود، خوب و پسندیده است. این نوع خوبی مربوط به خود عمل است و نه فاعل.
**مثال**: همان نویسنده کتاب، ممکن است کتابی بنویسد که محتوایش نادرست و گمراهکننده باشد. در اینجا، عمل نوشتن (حسن فعلی) ممکن است خوب نباشد، در حالی که فاعل همچنان دارای حسن فاعلی است.
### برتری حسن فاعلی بر فعلی:
حسن فاعلی به فاعل و کمالات او وابسته است، بنابراین اگر فاعل در درجه بالایی از کمال و خوبی قرار داشته باشد، اثرات مثبت و خوبی در اعمال او شاهد خواهیم بود. از سوی دیگر، حسن فعلی ممکن است بسته به شرایط متغیر باشد و در هر زمانی اعمال خوب یا بدی از یک شخص سر بزند.
در نتیجه، حسن فاعلی بر حسن فعلی برتری دارد زیرا وقتی فاعل در ذات خود با کمال و خوبی پر شده است، هر عمل او نیز نوعی خوبی و نیکی به همراه خواهد داشت.
### نتیجهگیری:
بر اساس این توضیحات میتوان گفت که حسن فاعلی به دلیل ارتباط با ذات و ویژگیهای فاعل، بر حسن فعلی برتری دارد و به همین علت در فلسفه دین، فاعل و صفات او اهمیت بیشتری پیدا میکند.