فارسی ششم -

درس 5 فارسی ششم

طاها مکیان

فارسی ششم. درس 5 فارسی ششم

۵تا جان بخشی معرکه میدم

جواب ها

Asena :)

فارسی ششم

خنده و جان بر لبم یکبار می‌آید چو برق ابر می‌گرید به حالم چون تبسم می‌کنم صائب تبریزی کمال عقل آن باشد در این راه که گوید نیستم از هیچ آگاه دست عشق از دامن دل دور باد ای نسیم سحری خاک در یار بیار که کند حافظ از او دیده دل نورانی غزلیات، حافظ خورشید نسبت انسانی رو دادع ک دارع نگاه میکنع.

هلن ذوقی

فارسی ششم

سلام گل خندید غنچه رقصید قطرات باران با من سخن میگفتند برگ ترسید در بلند بلند صحبت کرد

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت