Arezoo 🐼

فارسی هفتم. درس 7 فارسی هفتم

کنفرانس درس ۷ رو می‌خوام سریع بفرستید تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

amitis 🌿

فارسی هفتم

معرکه لطفاااا درس 7 موضوع و محتوا: اهمّیّت ابراز عواطف و احساسات به دیگران به‌ویژه به پدر و مادر، تأکید بر مهرورزی، درستکاری و ادب نسبت به دیگران همراه با تفکّر خلّاق. قالب: داستان ۱-من قلب کوچولویی دارم. خیلی کوچولو. خیلی خیلی کوچولو. نکتۀ ادبی: تکرار: واژۀ «کوچولو» و «خیلی» هرکدام سه بار آمده‌اند. دانش زبانی: من: نهاد/ قلبِ کوچولو: ترکیب وصفی (=مفعول)/ دارم: فعل حال (مضارع). ۲-مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند، اگر خالی بماند، مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیّت می‌کند. واژۀ مهم: اذیّت: آزار. نکته‌های ادبی: تشبیه: «قلب خالیِ آدم» مانند «گلدانِ خالی» زشت است و آدم را اذیّت می‌کند./ تکرار: خالی، بماند، آدم. دانش زبانی: پنج جمله است./ مادربزرگ: نهاد/ می‌گوید: فعل حال (مضارع)/ قلبِ آدم: نهاد./ مفعول: ۱. کلِ عبارتِ درونِ گیومه که نقل‌قول است؛ ۲. آدم (در جمله‌ی آخر). ۳-برای همین هم مدتی است فکر می‌کنم این قلبِ کوچولو را به چه کسی باید بدهم؛ یعنی، راستش، چطور بگویم؟ دلم می‌خواهد تمامِ تمامِ این قلبِ کوچولو را مثل یک خانۀ قشنگِ کوچولو به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم… یا… نمی‌دانم… کسی که خیلی خوب است. کسی که واقعاً حقّش است توی قلبِ کوچولو و تمیزِ من خانه داشته باشد. خب راست میگویم دیگر. نه؟ واژه‌های مهم: چطور: چگونه، چه جوری/ تمامِ تمام: کامل، همه/ واقعاً: به‌درستی/ حق: شایسته، سزاوار/ است: سزاوارش است، شایسته‌اش است. نکتۀ ادبی: تشبیه: «قلب کوچولو» به «یك خانۀ قشنگِ کوچولو» تشبیه شده است./ تکرار: قلب، کوچولو، خیلی. دانش زبانی: «خانۀ قشنگ»، «قلبِ کوچولو»: ترکیب وصفی. ۴-پدرم می‌گوید: «قلب، مهمان‌خانه نیست که آدم‌ها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روزی توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانۀ گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد.» واژه‌های مهم: مهمان‌خانه: خانۀ مهمان، سرای میهمان، مسافرخانه، مهمان کده/ تویِ: درونِ، داخلِ. نکته‌های ادبی: تضاد: بیایند، بروند؛ بمانند، بروند/ مراعات نظیر: «مهمان‌خانه، آدم»، «بهار، پاییز»، «روز، ساعت»، «دو، سه» دانش زبانی: پدرم، قلب، آدم‌ها، باد: نهاد./ تمام جمله‌های درونِ گیومه، مفعول است برای فعلِ «می‌گوید». ۵-قلب، راستش نمی‌دانم چیست، امّا این را می‌دانم که فقط جای آدم‌های خیلی خیلی خوب است برای همیشه. نکته‌های ادبی: نمی‌دانم، می‌دانم: تضاد/ تکرار: خیلی. دانش زبانی: این: مفعول/ آدم‌های خوب: ترکیب وصفی. ۶ -خوب. بعد از مدّت‌ها فکر کردم، تصمیم گرفتم قلبم را بدهم به مادرم؛ تمامِ قلبم را، تمامِ تمامش را بدهم به مادرم؛ و این کار را هم کردم… واژه‌های مهم: مدّت: زمان، وقت/ تصمیم: اراده کردن، قصدِ انجام کاری کردن./ تمام: همه. نکتۀ ادبی: تکرار: تمام، کردم، بدهم را، مادرم. ۷ -امّا… امّا وقتی به قلبم نگاه کردم، دیدم بااینکه مادر خوبم توی قلبم جا گرفته، خیلی هم راحت است، بازهم نصف قلبم خالی مانده… واژه‌های مهم: امّا: ولی/ وقتی: زمانی که/ راحت: آسوده، آرام/ نصف: نیم، نیمه، یک‌دوم. نکتۀ ادبی: تکرار: امّا، هم قلبم. خوب معلوم است. من از اوّل هم باید عقلم می‌رسید و قلبم را به هر دوتاشون می‌دادم؛ به پدرم و مادرم. پس همین کار را کردم. واژه‌های مهم: معلوم: مشخص، آشکار/ اوّل: ابتدا، آغاز/ عقل: خِرد، درک/ عقلم: عقلِ من/ قلبم: قلبِ من/ هر دوتاشون: هردوی آن‌ها، هردو نفرشان. نکتۀ ادبی: عقلم می‌رسید: کنایه از اینکه درست فکر می‌کردم. دانش زبانی: عقلم، قلبم: هر دو ترکیب اضافی هستند./ «قلبم

سوالات مشابه درس 7 فارسی هفتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام