سلام خب از نظر من فرهنگ یعنی موقعیتی که توش بزرگ شدی که همین موقعیت شخصیت مارو تشکیل میده که شخصیت هر کس مجموعه ویژگی ها و خصوصیات اون فردرو تشکیل میده.
شخصیت هم هویت مارو تشکیل میده و هویت به دنبال هویت فرهنگی ما شکل میگیره که اون هویت فرهنگی هم همون ارزش ها اعقاید اون منطقه یا موقیعتی که توش بزرگ شدی فرهنگ تورو تشکیل میده هویت اجتماعی هم گفتم به دنبال هویت فرهنگی که هر جامعه ای ارزش ها و عقاید خودش داره یعنی یه مادر پاکستانی که سنی هست نمیتونه مثل یه مادر مثلا چینی که بودایست هست تربیت کنه چون تکالیف این دوتا باهم متفاوته.
نظام سیاسی هم اینه هیچ کاری بدون نقشه و برنامه ریزی و فکر کردن درست پیش نمیره پشت هر نظم یه سیاستی وجود داره .
مشروعیت دو نوع داره نمیدونم منظورت کدومشه یکش که اینه که سران و مسئولان چطور میتونن به چه اساسی میتونند قوانین الزامی کنند.
دومی هم اینکه جامعه در چه صورتی باید حتما قوانین الزامی رو انجام بدن.
تو بگو کدوم مشروعیت رو برات توضیح بدم چون خیلی فلسفه طولانی داره مشروعیت.
تعارض فرهنگی هم که میدونیم به تغییرات هویتی که از فرهنگ اون منطقه خارج بشه و در مقابل ارزش ها و عقاید اون جامعه باشه تعارض فرهنگی میشه برای مثال بخاطر انجام یه کاری یا به خاطر تاثیر پذیری از چیز های جدید و نگاه کردن به فکر به فرهنگ ها دین های دیگه و تغییر بخاطر اینا میشه تعارض فرهنگی که وقتی این تعارض به لایه های عمیق برسه یعنی دین و ارزش هاش میشه تزلزل مثلا تو فکر کن من بخاطر اینکه از دین مسحیت خوشم اومده میخوام دینمو بدون فکر تغییر بدم
بدون هیچ مطالعه ای این میشه تزلزل
وقتی هم یه فردی نتونه از دین و عقاید و ارزش های خودش محافظت و دفاع کنه یعنی درچار بحران هویت شده که تو همه ی اینا هم ۳۰ درصد خود دیگران و.....و۷۰ درصد خود فرد مقصره. به قولی همه اینا از همون تعارض شروع میشه.
و علل های تحول فرهنگی هم دو نوع بیرونی و درونی که من نمیدونم چطوری جزوه ای که راجبش دارمو آپلود کنم برات چون سری دومه دارم جواب میدم خیلی از سری قبل کم تر و پفکی تر توضیح دادم چون سری قبل بخاطر اینکه تازه اومدم اومدم عکس اضافه کنم پرید نشد اما برو تو گوگل سرچ کن علل بیرونی و درونی تحولات هویتی جهان به جواب این سوال تو اون جزوه قلمچی میرسی.
بازم ببخشید بد جواب دادم چون بار دوم بود دیگه انرژی نداشتم کامل تر بگم معذرت:)
