💞💞💗💖سلام لطفا معرکه بده 💞💞❤💗
مقدمه: روزهای زیادی از عمرم گذشته و حوادث بسیاری را در خود دیده ام. طوفان و سیل و زلزله و جنگ و روزهای خوش بهار و باران را هم خوب به یاد دارم. خاطرات مردمانی که در کنارم نشستند و حرف ها با هم زدند و مرا شاهد گرفتند و من همه را خوب به یاد دارم.
بدنه: درختی کهنسالم که شاید بیشتر از صد سال عمر داشته باشم و در بهترین جای این گذرگاه عمومی و در میان رفت و آمد مردم جای دارم. گاهی عروسی و دامادی در کنارم عکس یادگاری گرفتند و زمانی هم دو عاشق را دیدم که چه دلبرانه با هم حرف می زدند و مرا شاهد قرار خود کردند و من سالهای سال میعادگاه عاشقان بوده ام.
گاهی مادری و پسری در کنار من نشستند و شامی و ناهاری خوردند و سال بعد مادر از دنیا رفت و حال پسرش هر سال به یاد مادر به کنارم می آید. مادری هنگام سربازی پسرش در کنار من او را راهی کرد و هر بار که گذرش می افتد از من یاد می کند.
من ایستگاه و محل قرار زایران زیادی بوده ام و گاهی بهترین و راحت ترین آدرس، روزگاری پستچی قدیمی نامه ها و بسته هایش را کنار من توزیع می کرد. من خاطرات رزمندگانی را از کنار من اعزام می شدند را خوب به یاد دارم و آن خاطره خوش رهایی و بازگشت اسرای جنگ کشورم را هم به یاد دارم.
خاطرات عاشقانه پیر مرد و پیر زنی که اولین سفر مشهدشان را از کنار من رفتند و حالا هر بار یادشان می آید که از کجا و چه زمانی به مشهد رفتند. من پسربچه های زیادی را به یاد دارم که از شاخه های من بالا می رفتند و هر کدام مردانی بزرگ شده اند و گاهی در کنار من با هم می نشینند و حرف می زنند.
نتیجه گیری: جان بخشیدن به اشیا موجب زیباترشدن نوشته می گردد. چه بسیار سخنانی که به این شیوه می توان نوشت و بر زبان جاری کرد. نوشتن را فراموش نکنیم و از تمام عناصر طبیعت برای بهتر شدن نوشته خویش بهره بگیریم.
معرکه یادت نره