نگارش هفتم -

درس سوم نگارش هفتم

اسرا سی

نگارش هفتم. درس سوم نگارش هفتم

سلام بچه ها یه خواهش ازتون دارم میشه کمکم کنید توی این دو موضوع یک چیز خوب بنویسم باران روستا،کلاغ ها تاج می دم

جواب ها

جواب معرکه

فائزه

نگارش هفتم

آسمان تیره و خاکستری می شود و باران نم نم و کم کم شروع بـه بارش می کند . باران همان‌ گونه می بارد و ناگهان صداهای مهیبی بـه گوش می‌رسند ؛ صدای رعد و برق ها اسـت و باران همان‌ گونه تندتر و تندتر می شود . مردم در خیابان بـه دنبال پناهگاهی می‌گردند . چتر های‌ مردم و تراس های‌ خیابان مانند یک پناهگاهی هستند کـه آغوش خودرا برمردم بازکرده اند تا مردم زیر ای رحمت الهی خیس نشوند . با گذر زمان خیابان ها خلوت شده و تعداد کمی از مردم در خیابان هستند ؛ باران سرد شده و بـه صورت تگرگ با شکل و شمایلی خاص مدتی کوتاه مانند سنگ های‌ یخی و بسیار زیبا بـه زمین فرو می ریزند . باران باغبانی می شود کـه بـه گل ها و گیاهان ودرختان و سبزه ها آب می دهد ؛ کشاورزی می شود کـه بـه گیاهان کمک می کند ؛ رفتگری خواهد شد کـه خیابانها را تمیز می کند و سقایی می شود کـه بـه تشنگان آب میرساند .باران آهسته و آهسته تر می شود و کم کم رنگین کمان نمایان می شود ؛ رفته رفته پرنگ تر و پررنگ تر می شود و خیابانها بازهم روبه شلوغی می گذارند . تا چندین ساعت دیگر رد پای باران با گرما و نور آفتاب پاک می شود . صدای نم نم باران خواب را از چشمانم ربوده بود . هر کاری کردم نتوانستم چشمان منتظرم رابا شهر خواب آلود همراه سازم . از جایم بلند شدم . آرام آرام بـه سمت حیاط حرکت کردم . صدای چک چک باران نزدیک و نزدیکتر می شد . فضا مملو از بوی باران شده بود .

محدود دائمی

نگارش هفتم

kekekeiushejs

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت