قرآن ششم -

درس ده قران ششم

mohammad.a

قرآن ششم. درس ده قران ششم

دکلمه کوتاه درمورد امام زمان و روز جوان میگید از خودتون

جواب ها

کیم تهیونگ

قرآن ششم

معرکه ندی نامردی منم امروز اینو خوندم

زهرا صادقی

قرآن ششم

گفتم: سرختر از آن سراغ ندارم. گفت: به عطر کدامین گل شبیه است؟ گفتم: خوشتر از آن بوی دیگری نمیشناسم. گفت: از یاس میگویی؟ گفتم: سپیدتر از آن نیز نمیدانم. گفت: در کدامین گلستان میروید؟ گفتم: در گلستانی که از شرم دیدگانش هیچ گل دیگری نمیروید به ناگاه دیدم پروانه، مستانه بیقرار شده است. بیتاب‌تر از من ناآرامی میکند …. از این گل و آن بوته، سراغش را میجوید …. گفت: اسمش چیست که اینگونه از آدمیان دل برده است؟ گفتم به زیبایی نامش ندیدم. گل نرگس را میگویم. میشناسیاش؟؟؟ به ناگاه دیدم پروانه، توان سخن گفتن ندارد. بالهایش به روشنی شمع میدرخشید. گویی شعله از درون، وجودش را به التهاب درآورده بود. توان رفتن نداشت … به سختی خود را به روی باد نشاند و از مقابل دیدگانم دور شد …. آری…. او گل نرگس را یافته بود. شرار‌ه‌‌های وجودش خبر از آن گل زیبا میداد …. اینک دوباره من ماندم و این نام آشنا و غریب …. در صحراهای غربت, تا آدینه‌ای دیگر, به انتظار نشسته‌ام، تا شاید به همراه پروانه‌ای, به دیار آشنایت قدم گذارم …. مهدی جان …. پروانه‌وارم کن که دیگر تحمل دوریت ندارم …. مولای من میدانم که لحظه دیدار نزدیک است اما دیگر توان ثانیه‌ها را ندارم …. میدانم که چیزی به پایان راه نمانده است اما دیگر توان رفتن ندارم …. میدانم که تا سپیده‌دم وصال، طلوع و غروبی چند, باقی نمانده است، اما دیگر تاب سرخی غروب را ندارم …. از این رنگ رنگ پروانه‌های دروغین خسته شده‌ام……. از آدینه‌های سراب گونه‌ی بی وصال به ستوه آمده‌ام…….. دیگر توان رفتن ندارم…….

هانا

قرآن ششم

خداوندا ظهور اقا امام را نزدیک بفرما

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت