۱-مرغ با تواضع و فروتنی از کرم پرسید تا کی در پیله به دور خودت تار میبافی
۲-ای کرم تا چه مدت تنهایی و گوشه نشینی را انتخاب می کنی و تا کی میخواهی اسیر جسم باشی
۳-کرم پاسخ داد در فکر رهایی و پرواز هستم به همین خاطر با حالت خمیده و تنها نشسته ام
۴- همسن و سالان من تبدیل به پروانه شدند و از این قفس رهایی یافتند و بسیار زیبا و تماشایی شدند
۵-خود را زندانی کردم تا یا با مرگ رهایی یابم و خلاص شوم با پر درآورم و با شایستگی پرواز کنم
۶-ای مرغ خانگی برای تو چه اتفاقی افتاده که با وجود بال و پر نه تلاش می کنی و نه در فکر پرواز هستی
:)