نگارش نهم -

درس 8 نگارش نهم

کوثر

نگارش نهم. درس 8 نگارش نهم

بچه ها انشا طنز میخوام یکی از موضوع های نگارش باشه نمیدونم کدوم درس بود فک کنم ۵ بود تاج میدم خیلی ضروریه پلیزززززز

جواب ها

جواب معرکه

sana.m.s

نگارش نهم

یک روز رفتم ازم خون بگیرن و به کسایی بدن که خون نیاز دارن ،بعد از اینکه ازم یه کیسه خون گرفتن بیهوش شدم بعد از چند دقیقه بهم ۲ تا کیسه خون دادن تا بهوش اومدم ، مرده عصبانی شده بود و گفت دیگه این طرفا پیدات نشه

غیر ممکن باشد اما امروز شنیدم کودکی خونی O_ بدنش نیاز داره و نمیدانم چطوری من سر راهش قرار گرفتم و میخوام خون بدم بله من ملکه الدین ترس کسی که شب یک عروس سگ نیزار کنارش ۱۰ وراث روشن می‌کنه و پتو رو سرش می‌کشه که مبادا یک عنکبوت ببینه که بترس آمده خون بده چشمام بستم و پرستار یک دستمال روی دستم بست دستم محکم فشار دادم خانوم آروم شل کن خانوم شل کن از ترس ب چه دستم نگاه کردم پاشنه پامو محکم زدم به پای پرستار رفتم بلند شم با صورت خوردم زمین صدای خنده همه حالا فرا گرفت و از خجالت سرخ شده ام و صورتم به شدت درد گرفت بله خواب بودم گفتم غیر ممکنه ملکه الدین ترس بره خون بدع تاج فراموش نشه از خودم نوشتم

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت