Armita Doorkhah

فارسی هشتم. درس15 فارسی هشتم

سلام میشه واژ ه های درس دوازده و سیزده رو بفرستین

جواب ها

جواب معرکه

parniya delavar

فارسی هشتم

بیشتر از دو تا عکس نمیشه ایدی شادتو بده

جواب معرکه

لطفا تاج بده
setareh ‌..

فارسی هشتم

تاج لطفا

جواب معرکه

tara Mohamedy

فارسی هشتم

درس یازده : پیکره: بدن گزند‌: آسیب عزّت: ارجمندی استوار: پابرجا، پایدار مقدس: پاک شهدا: ج شهید خیل: جمع، گروه، دسته عظیم: بزرگ پهنه: گستره، میدان بنیان: بنیاد، پایه، پی، شالوده حامی: حمایت کننده، پشتیبان ایام: روزها، ج یوم باختن: از دست دادن (بن ماضی: باخت؛ بن مضارع: باز) جنب و جوش: کوشش آموختن بـ: یاد دادن (بن ماضی: آموخت؛ بن مضارع: آموز) تازش: حمله همت: اراده رشید: دلیر تعهّد: پایبندی درآمیختن: ترکیب کردن (بن ماضی: درآمیخت؛ بن مضارع: درآمیز) حافظ: نگهبان قلل: قله ها سیما: چهره زیور: زینت خلاقیّت: آفرینشگری آراستن: آرایش کردن، بزک کردن (بن ماضی: آراست؛ بن مضارع: آرا) عرصه‌: میدان، گستره آزادمنشی: آزادگی، وارستگی برافروختن: روشن کردن (بن ماضی: برافروخت؛ بن مضارع: برافروز) درس دوازده: آموز:‌ یاد بگیر، فرا بگیر اخلاص عمل: کار درست و با نیت پاک حق: خدا منزه: پاک و بی عیب دغل: ناراستی، حقه باز و بد عمل غزا: با دشمن دین جنگ کردن پهلوانی: شجاعت و قهرمانی دست یافت: پیدا کرد، چیره شد زود: سریع و بی درنگ شتافت: سریع رفت خدو: آب دهان، بزاق و تف دهان افتخار: سر افرازی، سربلندی نبی: پیامبر ولی: سرپرست، قیم در زمان: سریع، فوری و بی درنگ کاهلی: سستی حیران: سرگشته، شیفته و متعجب زین: از این عمل: کار عفو: درگذشتن از گناه، بخشیدن رحمت: دلسوزی، مهربانی بی محل: نامناسب تیغ: شمشیر، خنجر افراشتن: کشیدن افکندن: بدور انداختن بگذاشتی: رها کردی بنده: آفریده مامور تنم: مامور نفس و جسم هوا: میل و آرزو اهریمن: شیطان فعل: عمل، کار گوا: شاهد، گواه، دلیل آز: حرص و طمع، زیاده خواهی سزا: شایسته کاذب: دروغگو تاج یادت نره

سوالات مشابه درس15 فارسی هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام