دلالت مطابقی یا تطابقی:من پیراهن خریدم.من یه قسمت از پیراهنو نخریدم(مثلا آستین یا دکمه)من کل یک پیراهنو خریدم.خانه ام را فروختم.من کل محیط خانه را فرووختم پس دلالت تطابقی بر کل یک چیز همانند پیراهن یا خانه دلالت دارد و مربوط به یک قسمت نمی شود به طور کل دربرگیرنده کل یک چیز می باشد.
دلالت تضمنی: پیراهنم پاره شد. کل پیراهن من پاره نشد،بلکه یک قسمتی از آن همانند آستینش پاره شد. پس دلالت تضمینی در بخشی یا جزئی از معنا دلالت دارد پاره شدن قسمتی از پیراهن مربوط به خود پیراهن می باشد.
دلالت التزامی: من چند پیراهن بیشتر از او پاره کرده ام در اینجا منظور پاره شدن پیراهن و تعدادش نیست بلکه در دلالت التزامی چیزی را بیان میکند که به طور مستقیم به پیراهن یا به یک شیء ربط ندارد منظور در این مثال تجربه است یا هنگامی که می گوییم فلانی شیر است منظورمان شجاعت وی است. و یا در مثال خانه ام را دزد برد دزد که نمیتواند کل خانه را ببرد پس منظور وسایل خانه است دلالت التزامی است که لازمه یک شی است