جواب معرکه
گذینه یک
یکی بود یکی نبود توی شهر شلوغ زیر این سقف کبود
تو یکی از خونه ها یه باغچه سر سبز بود
گل سرخ و گل بنفشه و گل نرگس باهم دوستای خوبی بودن یه روز صبح همه از خواب بیدار شدن و با تعجب دیدن گل بنفشه نیست گل نرگس با وحشت جیغ کشید و گل سرخ رو بیدار کرد باتعجب گفت کل بنفشه کجاس گفت فکر کنم اون دختره بازی گوش گل بنفشه رو کنده و شروع به گریه کردن کردن که دیدن صدای شیشه میاد سر بلند کردن و دیدن گل بنفشه از پشت شیشه به آنها نگاه میکرد دختر بازیگوش صاحب خانه گل بنفشه را کنده بود و توی اتاقش گذاشته بود گل سرخ و گل نرگس به فکر افتادن که چی کار کنند به خورشید که مثل همیشه در آسمان بود نگاه کردن خورشید آرام آرام تور سفید روی صورتش را کنار زد و گیس طلایی اش را در آسمان رها کرد و گفت نگران نباشید از باد کمک بگیرید باد آرام به سمت آنها رفت و گفت ای گل سرخ من توی اتاق میرم و دانه ای از او میگیرم گل بنفشه در حال نفس نفس بود و نفس آخرش را کشید اما قبل از آن دانه ای از خود به باد داد باد دانه را با سرعت زیر خاک فرو برد و به آسمان گفت ببار گل سرخ و نرگس رشد زیبای گل بنفشه را دیدند گل بنفشه با لبخند گفت سلام دوستان....
معرکه بزن