آراد کرمی

علوم ششم. درس 1 علوم ششم

یه انشا با موضوع دریا هم ‌بهم بگین ممنون مییشم تازه فالو تون هم میکنم معرکه هم میدم

جواب ها

جواب معرکه

MOHAMMAD SHAHE

علوم ششم

روی شن‌ها نشسته ام و به دریا نگاه می‌کنم. خانواده ام کمی آنطرف‌تر مشغول خوردن عصرانه هستند. خورشید غروب کرده و رنگ سرخ و گرمش را لابلای موج‌ها می‌تاباند. یکباره از دنیای اطرافم فاصله می‌گیرم و در تخیلاتم غوطه ور می‌شوم. خورشید دارد خداحافظی می‌کند: دریاجان تا فردا مراقب خودت باش، زود برمی‌گردم. دریا موج می‌زند و بی قراری می‌کند: کمی بیشتر بمان. تو بروی سردم می‌شود. خورشید گونه هایش قرمز می‌شود. دریا هم همینطور. هر دو با خجالت به هم زل می‌زنند. من به این صحنه دلگیر و زیبا نگاه می‌کنم. خورشید کم کم دامن برمی‌چیند و می‌رود. دریا تاریک و سر به زیر تسلیم شب می‌شود. به خورشید می‌گوید: منتظرت می‌مانم. زود برگرد. فکر می‌کنم کاش سلام طلایی فردایشان را هم ببینم. باید صبح خیلی زود نزدیک طلوع بیدار شوم و برای تماشا به ساحل بیایم. مادرم صدایم می‌کند: شب شده بیا برای شام. ـ آمدم مادر. خداحافظ غروب زیبای دریا. معرکه بده

جواب معرکه

🖤 Hannane 🖤

علوم ششم

بفرمایید معرکه میدی؟ دنبال می کنی؟ ممنونم

سوالات مشابه درس 1 علوم ششم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام