علوم تجربی هشتم -

فصل9 علوم هشتم

𝓜𝓸𝓫𝓲𝓷𝓪

علوم تجربی هشتم. فصل9 علوم هشتم

چطوری می‌فهمیم باز ایجاد شده در بادکنک بار منفی و در پارچه یشمی مثبت است؟لطفا کامل توضیح بدید تاج

جواب ها

جواب معرکه

زهیرا ریگی

علوم تجربی هشتم

های ادبی به 10قسمت تقسیم می شود. 1:تشبیه:شعی به شعی یا چیزی به چیزی تشبیه کردن. 2:تشخیص:جان بخشی یا شخصیت دادن. 3:تضاد:در جمله ی مانند آب و آتش را تضاد می گویند. 4:مراعات نظیر(تناسب): 5:تلمیح:کلاماتی یا حروفی برگرفته از داستان ها و احادیث پیامبران. 6:واج آرایی(نغمه حروف):تکرار حرف(چندبار). 7:تکرار:در یک شهر یا یک جمله تکرار شدن زیاد کلمات که شاعران برای مهم کردن از آن استفاده می کنند. 8:جناس:خودش به 2 قسمت تقسیم می شود. 1:جناس تام:دو یا چند کلمه هستند که مثل هم نوشته و خوانده می شوند اما معنی انها متفاوت است مثلا شیر،شیر. 2:جناس ناقص:در یک حرف یا یک حرکت اختلاف دارند مثلا:جام،بام.وخود جناس ناقص به سه قسمت تقسیم می شود. 1:جناس ناقص اختلافی معرکه بده یعنی از مصراحی که بهت داده نگاه کن کدوم تناسبه کدوم متضاد هس اینجوری

جواب معرکه

زینب جمشیدی

علوم تجربی هشتم

سلام تشخیص (جان بخشی به اشیا – انسان نمایی) نسبت دادن اعمال و رفتار انسانی به غیر انسان را گویند. مثال: برق از شوق که می خندد بدین سان قاه قاه عمل خندیدن که رفتاری انسانی است به برق نسبت داده شده است. مثال: شبنم از روی برگ گل برخاست/ گفت: می خواهم آفتاب شوم بلند شدن و حرف زدن شبنم مثال: سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور سرزنش کردن خار مغیلان واج آرایی (نغمه ی حروف) هر گاه یک حرف یا حرکت چندین بار در نوشته ای بیاید (تکرار یک واج صامت یا مصوت). مثال: آفرینش همه تنبیه خداوند دل است/ دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار (واج آرایی حرف “د”) مثال: کشور ما همواره سرزمین سپند فرّ و فروغ و فرزانگی و فرهیختگی بوده است (واج آرایی حرف “ف”) تضاد (طباق) هر گاه دو کلمه از نظر معنی مخالف و ضد هم باشند. مثال: آنچه در برّ و بحر است از انواع حیوانات برّ و بحر تضاد مثال: از ظلمت خود رهایی ام ده/ با نور خود آشنایی ام ده ظلمت و نور تضاد مثال: عزت از خواری نشناخته ای/ عمر در خارکشی باخته ای عزت و خواری تضاد مراعات نظیر (شبکه معنایی، تناسب) هر گاه دو یا چند کلمه در بیت یا نوشته ای بیایند و نسبتی با هم داشته باشند، این نسبت می تواند از نظر جنس، مکان، زمان و … باشد. مثال: با چشم ادب نگر پدر را/ از گفته ی او مپیچ سر را (سر – چشم مراعات نظیر؛ چشم – نگر مراعات نظیر) مثال: کای فلان چاشت بده یا شامم/ نان و آب که خورم و آشامم (چاشت، شام، نان، آب مراعات نظیر) مثال: نیت من در نماز و در دعا/ ترس بود و وحشت از خشم خدا (ترس، وحشت، خشم مراعات نظیر) تشبیه همانند کردن چیزی به یک چیز دیگر. هر تشبیه دارای چهار رکن است: مشبه: کلمه ای قصد تشبیه کردن آن را داریم. مشبه به: همان چیزی که مشبه به آن تشبیه می شود. ادات تشبیه: کلمه ای که مشبه و مشبه به را به هم می پیوندد (همچون، چون، مانند، مثل، بسان و …) وجه شبه: ویژگی یا ویژگی های مشترک بین مشبه و مشبه به. مثال: مادر مانند آب، پاک و زلال است. مادر مشبه مانند ادات تشبیه آب مشبه به پاک و زلال وجه شبه اضافه ی تشبیهی گونه ای از تشبیه است. این نوع تشبیه در واقع به شکل یک ترکیب اضافی می آید. ( ــــــــــ + ــــــــــ ، ــــــــــ + ــــــــــ ) در اضافه تشببهی فقط مشبه و مشبه به می آید و معمولاً جای آن در ترکیب اضافی عوض می شود. یعنی ابتدا مشبه به و سپس مشبه می آید. برای یافتن مشبه به، باید به این نکته توجه داشت که معمولاً مشبه به، به یک چیز دیدنی و ملموس است. مثال: دفترِ عشق عشق به دفتر تشبیه شده است. مثال: ای هدهد صبا به سبا می فرستمت. (هدهد صبا اضافه تشبیهی/ صبا: مشبه – هدهد: مشبه به) مثال: کزو گرم است بازارِ محبت بازار: مشبه به/ محبت: مشبه گاهی اول مشبه و سپس مشبه به می آید. مانند: قدِ سرو که در آن قد مشبه و سرو مشبه به است. در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و هر گاه عبارتی در دو معنای دور و نزدیک به ذهن بکار رود و مقصود ما معنای دور باشد، به آن کنایه گویند. بسیاری از ضرب المثل ها به نوعی کنایه اند. مثال: یکی را به سر بر نهد تاج بخت/ یکی را به خاک اندر آرد ز تخت تاج بر سر نهادن: معنای نزدیک: تاج را روی سر قرار دادن معنای دور: گرامی و بزرگ داشتن یکی را به خاک اندر آرد ز تخت: معنای نزدیک: یکی را از تخت بر روی خاک انداختن معنای دور: کوچک و پست شمردن مبالغه (اغراق، بزرگ نمایی) اگر هنگام توصیف کسی یا چیزی زیاده روی کنیم و آن را بسیار بزرگ تر از آنچه هست بیان کنیم، به آن اغراق یا مبالغه گوییم. مبالغه یعنی بزرگ

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت