فارسی هفتم -

درس 10 فارسی هفتم

sami

فارسی هفتم. درس 10 فارسی هفتم

سلام کسی می‌تونه معنی این شعر با ارایه های رو برام بفرسته ؟

جواب ها

جواب معرکه

ᴘᴏᴛᴛᴇʀ/OFF

فارسی هفتم

..................... $$ 78 /div 10 $$

جواب معرکه

بفرما معرکه لطفا شبی در محفلی با آه و سوزی / شنیدستم که مرد پاره دوزی چنین می گفت با پیر عجوزی / «گلی خوشبوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم معنی: شنیده ام که شبی در یک مجلسی مرد پینه دوزی به پیرزنی چنین گفت: یک روز در حمام، دوستی به من ِگل خوشبویی داد. آرایه‌های ادبی: گلی خوشبوی در حمام روزی: تضمین رسید از دست محبوبی به دستم: تضمین دانش زبانی: مرد پاره دوز: ترکیب وصفی شنیدستم: شنیده‌ام پیر عجوز، گل خوشبو: ترکیب وصفی مفهوم هر سه خط: یک شب در مجلسی شنیدم که پیرمرد کفش دوزی با پیر زنی حرف می‌زد و گفت: روزی در حمام گل خوشبویی را یارم به دستم رسید. گرفتم آن گل و کردم خمیری / خمیری نرم و نیک چون حریری معطر بود و خوب و دلپذیری / «بدو گفتم که مشکی یا عبیری که از بوی دلاویز تو مستم معنی: آن گل را گرفتم و با آن خمیری درست کردم که مانند ابریشم نرم بود. آن گل خیلی خوش بو بود پرسیدم تومشکی یا عبیری ، که بوی تو مرا مست کرده است. آرایه‌های ادبی: چون حریری: تشبیه  مشک و عبیر و بو و معطر: مراعات نظیر بدو گفتم (به گل گفتم): تشخیص دانش زبانی: دارای ۴ جمله (مشکی و عبیری هر کدام یک جمله محسوب میشوند) مفهوم هر سه خط: آن گل را گرفتم و با آن خمیری درست کردم که مانند ابریشم نرم بود. آن گل خیلی خوشبو بود. پرسیدم تو مشکی یا عبیر. که بوی تو مرا مست کرده است. همه گل های عالم آزمودم / ندیدم چون تو و عبرت نمودم چو گل بشنید این گفت و شنودم / «بگفتا من گلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گل نشستم معنی: همه ِگل های دنیا را آزمایش کرده ام ولی ِگلی به خوبی و خوشبویی تو ندیدم و متعجب شدم. وقتی ِگل حرف های من را شنید گفت: من ِگلی ناچیز و بی ارزش بودم، ولی مدتی هم نشین ُگل شدم آرایه‌های ادبی: گل شنید و گفت: تشخیص دانش زبانی: گل ناچیز: ترکیب وصفی همه گل‌های عالم: مفعول تو: متمم گل: متمم مفهوم هر سه خط: من گِل‌های زیادی دیده‌ام ولی گِلی مانند تو ندیدم و از عطر تو تعجب می‌کنم. وقتی گِل این حرف مرا شنید گفت: من گِل ناچیزی بودم، ولی مدتی با گُل هم نشین شدم. گل اندر زیر پا گسترده پر کرد / مرا با همنشینی مفتخر کرد چو عمرم مدتی با گل گذر کرد / «کمال همنشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم معنی:گل خودش را زیر پای من گسترد و به من افتخار هم نشینی با خودش را داد. وقتی بخشی از عمرم را با گل به عمرم بردم. صفات خوب و عطر هم نشینم در من اثر کرد و من خوشبو شدم وگرنه من همان خاکی هستم که بودم و تغییری نکردم. معنی دیگر: گل، گلبرگ هایش را زیر پایش پراکند و من را با هم نشینی اش سر افراز کرد. وقتی مدتی از عمرم با ُگل سپری شد، صفات و ویژگی های خوب ُگل در من اثر کرد. و گر نه من در اصل همان خاکی هستم که در ابتدا بی ارزش بودم. آرایه‌های ادبی: گل اندر زیر پا گسترده پر کرد: کنایه از گل خود را فدا کرد. دانش زبانی: اندر: صورت کهن (در) مفهوم هر سه خط: گُل خودش را زیر پای من گسترد و به من افتخار همنشینی داد. وقتی بخشی از عمرم را با گل سپری کردم، صفات خوب و عطر هم نشین در من اثر کرد و من خوشبو شدم. و گرنه من همان خاکی که هستم که بودم و تغییری نکرده‌ام. مفهوم شعر گل و گل فارسی هفتم این شعر زیبا با بیانی شاعرانه و دلنشین، تأثیرات همنشین را در زندگی انسان به تصویر می‌کشد. هرچند انسان ممکن است صفات ناپسندی داشته باشد، اما همنشینی با افراد نیکو می‌تواند اثرات مثبتی بر او بگذارد و او را به انتخاب مسیر درست در زندگی هدایت کند. از برجسته‌ترین آرایه‌های این شعر، آرایه تشخیص یا جان‌بخشی به اشیاء است؛ زیرا شاعر سخنان گِل را روایت کرده تا تأثیر همنشین نیکو را نشان دهد و افتخار گِل به دوستی با گُل خوشبو را بیان کند.

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت