کانَتْ مَجْموعَهٌ مِنَ الْحَیَواناتِ فی غابَهٍ:
گروهی از جانوران در جنگلی بودند؛
أَسَدٌ وَ ثَعْلَبٌ وَ ذِئْبٌ وَ غَزالَهٌ وَ کَلْبٌ وَ …
شیر، روباه، گرگ، آهو، سگ و…
۲- فی یَومٍ مِنَ الْأیّامِ جاءَ سِتَّهُ صَیّادینَ وَ حَفَروا حُفرَهً عَمیقَهً؛
در روزی از روزها شش شکارچی آمدند و چالهٔ عمیقی کندند،
ثُمَّ سَتَروها لِصَیدِ الْحَیَواناتِ وَ بَیعِها لِحَدیقَهِ الْحَیَواناتِ.
سپس آن را برای شکار حیوانات و فروش آنها به باغ وحش پوشاندند. (پنهان کردند).
۳- وَقَعَ الثَّعْلَبُ وَ الْغَزالَهُ فِی الْحُفرَهِ بَغتَهً؛
ناگهان روباهی و آهویی در چاله افتادند
فَطَلَبا مُساعَدَهً؛
پس کمک خواستند.
لکِنَّ الْحَیَواناتِ هَرَبْنَ؛
اما حیوانات فرار کردند؛
لِأَنَّهُنَّ سَمِعْنَ مِنْ بَعیدٍ أَصواتَ الصَّیّادینَ.
زیرا از دور صدای شکارچیها را شنیدند.
حاوَلَ الثَّعلَبُ وَ الْغَزالَهُ لِلنَّجاهِ.
روباه و آهو برای رهایی تلاش کردند.- بَعدَ دَقائِق رَجَعَتْ حَمامَهٌ وَ قالَتْ لِلثَّعلَبِ:
بعد از چند دقیقه: برگشت کبوتری به روباه گفت:
«لا فائِدَهَ لِلْمُحاوَلَهِ. لا تَصْعَدْ. أَنتَ لاتَقْدِرُ. لَقَدْ جَرَّحْتَ بَدَنَکَ.»
«هیچ فایده ای برای تلاش کردن نیست. بالا نرو . تو نمیتوانی بدنت را زخمی کردی .»
۵- وَ رَجَعَ الْکَلبُ و قالَ لِلْغَزالَهِ:
و سگی بازگشت و به آهو گفت:
«لا رَجاءَ لِنَجاتِکِ. لا تَصْعَدی. أَنتِ لا تَقْدِرینَ. لَقَدْ جَرَّحْتِ بَدَنَکِ.»
«هیچ امیدی برای نجاتت نیست. بالا نرو . تو نمیتوانی بدنت را زخمی کردی.»
۶- حاوَلَ الثَّعلَبُ وَ الْغَزالَهُ الْخُروجَ مَرَّهً أُخرَی وَلکِنْ بِدونِ فائدَهٍ.
روباه و آهو برای بالا آمدن بار دیگر تلاش کردند ولی بی فایده بود.یَئِسَتِ الْغَزالَهُ وَ بَقِیَتْ فی مَکانِها
آهو نا امید شد و در جایش ماند.
وَلکِنَّ الثَّعلَبَ حاوَلَ کَثیراً.
ولی روباه خیلی تلاش کرد.
۸- قالَتْ لَهُ الْحَمامَهُ:
کبوتر به او گفت:
«أَنتَ لا تَقْدِرُ، لِمَ تُحاوِلُ؟! اِقْبَلْ مَصیرَکَ.»
«تو نمیتوانی؛ چرا تلاش میکنی؟! سرنوشتت را بپذیر.»
۹- لکِنَّ الثَّعلَبَ خَرَجَ مِنَ الْحُفرَهِ.
ولی روباه از چاله بیرون آمد.
فی ذٰلِکَ الْوَقتِ وَصَلَ هُدهُدٌ وَ قالَ:
در این هنگام هدهد رسید و گفت:
«أَنَا أَعْرِفُ هذَا الثَّعلَبَ؛
«من این روباه را میشناسم؛
هوَ ثَقیلُ السَّمْعِ؛
او کم شنواست.
هوَ ظَنَّ أَنَّ الْحَمامَهَ تُشَجعُِّهُ عَلَی الْخُروجِ.»
او گمان کرده است که کبوتر او را تشویق به بیرون آمدن میکند.»
۱۰- قالَتِ الْحَیَواناتُ:
حیوانات گفتند:
«نَحنُ ظَلَمْنا الْغَزالَهَ. عَلَینا بِمُساعَدَتِها.»
«ما به آهو ستم کردیم. باید به او کمک کنیم.»
۱۱- قالَتِ الْحَمامَهُ لِلْغَزالَهِ:
کبوتر به آهو گفت:
«اُخْرُجی. أَنتِ تَقدِرینَ عَلَی الْخُروجِ بِسُهولَهٍ. لا تَیْأَسی.»
«بیرون بیا تو به آسانی میتوانی بیرون بیایی ناامید نشو.»
۱۲- حاوَلَتِ الْغَزالَهُ الْخُروجَ مَرَّهً أُخْرَی فَخَرَجَتْ وَ فَرِحَتِ الْحَیَواناتُ.
آهو یک بار دیگر تلاش کرد و بیرون آمد و حیوانات خوشحال شدند.قالَ رَسولُ اللهِ (ص):
رسول خدا (ص) فرمود:
مَنْ طَلَبَ شَیْئاً وَ جَدَّ، وَجَدَ،
هر کس چیزی را طلب کند و تلاش کند آن را می یابد .
وَ مَنْ قَرَعَ باباً وَ لَجَّ وَلَجَ.
هر کس بکوبد دری را و پافشاری کند در آن داخل میشود.