کژال داستان کوتاهی از خانم طاهره ایبد است که درون مایه آن بر مقاومت و ایستادگی در برابر تهاجم بدخواهان و جان فشانی کردن برای حفظ خانه و هم نوع و دفاع از هستی انسان، تأکید دارد. شخصیتهای این داستان عبارتند از کژال، روناک، ههژار، آزاد و گرگ.
کژال مادری است که کودک شیرخواره در آغوش دارد و برای دیدن عمه کابوک از خانه بیرون میزند. روناک کودک شیرخوار و دختر قنداقهی کژال است که به دام گرگ میافتد. هه ژار شوهر کژال است که در داستان حضور ندارد ولی کژال برای نجات از دست گرگ او را صدا میزند و از او کمک میطلبد. آزاد جوان کشاورز روستایی است که به کمک کژال میآید و پنجه در چنگال گرگ میاندازد و سرانجام گرگ را از پا درمیآورد