برای نوشتن یک حکایت در صفحه ۵۷ کتاب نگارش دوازدهم، میتوانید از ساختار زیر استفاده کنید:
1. **مقدمه**: در این بخش میتوانید موضوع حکایت را معرفی کنید. مثلاً: “در زمانهای قدیم، مردی بخیل و تنگنظر به نام حسن در یکی از روستاها زندگی میکرد.”
2. **محتوای حکایت**: در این بخش داستان اصلی را روایت کنید. مثلاً: “حسن همیشه از کمک به دیگران دریغ میکرد و تنها به فکر خود بود. یک روز، آفتابی درخشان، گروهی از مسافران را دید که به سختی در کوه و دشت میگذرند. حسن از کنار آنها گذشت و بدون هیچ کمکی به راه خود ادامه داد.”
3. **تغییر وضعیت**: بعد از طرح داستان، میتوانید وضعیتی را ایجاد کنید که شخصیت اصلی با چالشی مواجه شود. مثلاً: “چندی نگذشت که حسن نیز دچار مشکلی شد و در گرداب تنهایی و ناامیدی افتاد. او دیگران را در یاد داشت و فهمید که عشق و دوستی چقدر ارزشمندند.”
4. **نتیجهگیری**: در پایان، درس یا پیام حکایت را بیان کنید. مثلاً: “این حکایت به ما یادآوری میکند که بخیل بودن و کمک نکردن به دیگران، در نهایت ما را تنها و بیدوست میگذارد. برعکس، عشق و دست یاری به دیگران، زندگی را شیرینتر میکند.”
این ساختار میتواند برای نوشتن حکایت شما به کار آید. داستان را مختصر اما با جزئیات کافی بنویسید تا مخاطب بتواند احساسات و پیام شما را درک کند.