- چشمه های خروشان تو را می شناسند / موج های پریشان تو را می شناسند
معنی: چشمه های خروشان و موج های پر تلاطم تو را می شناسند.
2- پرسش تشنگی را تو آبی ، جوابی/ ریگ های بیابان تو را می شناسند
معنی: تو برای انسان های تشنه ی معرفت ، مانند آبی هستی . شن های بیابان هم ارزش تو را می دانند.
نام تو رخصت رویش است و طراوت / زین سبب برگ و باران تو را می شناسند
معنی: ای امام رضا (ع) نام تو اجازه ی روییدن شادابی است و به همین دلیل است که گیاهان و قطره های باران ، شاداب خود را از تو گرفته اند.
هم تو گل های این باغ را می شناسی / هم تمام شهیدان تو را می شناسند
معنی: ای امام رضا (ع) ، تو همه ی انسانها خوب و شایسته ی این جهان را می شناسی و تمام شهیدان هم وجود پاک تو را درک کرده اند.
اینک ای خوب ، فصل غریبی سرآمد / چون تمام غریبان تو را می شناسند
معنی: ای امام خوب ما اکنون زمان غریبی و تنهایی به پایان رسید چون که تمام انسانهای غریب و بیگانه تو را می شناسند.
کاش من هم عبور تو را دیده بودم / کوچه های خراسان تو را می شناسند
معنی: ای کاش آن زمانی که از خراسان عبور می کردی من هم بودم و مانند مردم خراسان حضور تو را درک می کردم
ظرافت: زیرکی، مهارت، خوش زمانی
رخصت: اجازه، دستور دادن
طراوت: تازگی، شادابی، تر و تازه بودن
غریبی: غریب و ناآشنا بودن
سرآمد: به پایان رسید، تمام شد
خراسان: محل برآمد خورشید (خور+آسان)
میلاد: هنگام والدت، روز تولد
خرقه: لباس، جامۀ عارفان و درویشان
میکشان: باده نوشان، میخوران
آوا: صدا، آهنگ
بازگو کردن: تکرار کردن سخنی
عیش: خوشی
منجی: نجات بخش، نجات دهنده
هشدار: به هوش باش، آگاه باش
هزار: بلبل، عندلیب
تف: حرارت گرمی، روشنی، پرتو، نور
تاج یادت نره:(