عربی نهم-

درس 1 عربی نهم

دلناز

عربی نهم. درس 1 عربی نهم

یک داستان طنز می خوان و از گوگل هم نباشه ب زبان فارسی ... سریع ب نفر اول و دوم تاج می دم

جواب ها

جواب معرکه

هلنا ساعی

عربی نهم

زیاد خنده دار نیست ولی خب روزی روزگاری در یک محله، دو همسایه به نام‌های آقای خنده و آقای جدی زندگی می‌کردند. آقای خنده همیشه شوخی می‌کرد و سعی می‌کرد همه را بخنداند، در حالی که آقای جدی هیچ وقت نمی‌خندید و همیشه در حال کار بود. یک روز آقای خنده تصمیم گرفت که آقای جدی را بخنداند. او یک کلاه بزرگ و خنده‌دار خرید و به خانه آقای جدی رفت. وقتی در زد، آقای جدی در را باز کرد و با تعجب گفت: 'چی شده؟' آقای خنده با کلاه بزرگش گفت: 'من یک کمدین هستم! آیا می‌خواهی یک شوخی بشنوی؟' آقای جدی با نگاهی سرد گفت: 'نه، من وقت ندارم.' آقای خنده با اصرار گفت: 'فقط یک شوخی! اگر نخندی، من این کلاه را به تو می‌زنم!' آقای جدی با بی‌تفاوتی گفت: 'باشه، بگو.' آقای خنده گفت: 'چرا مرغ از خیابان عبور کرد؟' آقای جدی با بی‌حوصلگی گفت: 'نمی‌دانم، چرا؟' آقای خنده با صدای بلند گفت: 'چون می‌خواست به طرف دیگر برود!' آقای جدی فقط یک لبخند کوچک زد و گفت: 'این خیلی خنده‌دار نیست.' آقای خنده ناامید نشد و گفت: 'خوب، حالا نوبت توست! یک شوخی بگو!' آقای جدی با نگاهی جدی گفت: 'من شوخی نمی‌کنم.' آقای خنده با تعجب گفت: 'پس چرا همیشه جدی هستی؟' آقای جدی با لبخند گفت: 'چون اگر بخندم، ممکن است کلاه تو را بزنم!' و این‌گونه بود که آقای خنده فهمید که حتی آقای جدی هم می‌تواند یک شوخی خنده‌دار داشته باشد، فقط باید کمی صبر کرد!

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت