جواب معرکه
سلام عزیزم
بفرمایید ♥️
بازرگان : تاجر
حوادث : رویدادها – پیش آمدها
گرد خود : دور خود
معمولا : بیشتر اوقات
مقام : مرتبه
اندوختن : جمع کردن ، پس انداز کردن – ذخیره کردن
خصلت : خلق و خوی – صفت کاهلی : تنبلی – سستی
روی برگرداند : برگردد – پشت کند – پشیمان شود
اسباب : سبب ها – علت ها
مراقبت : نگهداری
غفلت : بی توجهی ، بی اعتنایی
تهیدست : فقیر – مسکین
چارپایان : حیواناتی که دو دست و دو پا دارند
خشنود : راضی – شاد
بکوشید : سعی کرد – تلاش کرد
کسب : درآمد – کار
فضیلت : نیکویی – برتری
گمنام : بی نام و نشان
شناخته شده : در این جا معروف
فروغ :روشنایی – پرتو
نیکویی : خوبی ، پسندیده بودن
نهان : مخفی
آراست : زینت داد
پروردن : پرورش دادن – تربیت کردن
معلوم : مشخص
بهره گیرند : استفاده ببرند
بی شک : بی تردید – بی گمان موذی : آزار دهنده
هلاک : نابود