راستش منم اینطور بودم دا ۲روز وقت داشتم روز اول که تا صبح تو کامپیوتر گیم زدم روز دوم تا ۵بعد از ظهر هم من خوابیدم بیدار شدم دگ وقتی نبود به خودم اومدم دیدم ساعت ۱۲نیم بعدش یکم قدم زدم یک شد ساعت ۸صبح باید میرفتم مدرسه هیچ راهی نداشتم من بودم یک کتابو یک امتحان من استرس شدیدی داشتم برا همین میتونستم تا صبح دوباره گیم بزنم اینکارو نکردم چندتا روش امتحان کردم رفتم تو گوشی نمونه سوال حل کردم دیدم اصلا خیلی زمان گیره ساعت دو شد بعدش رفتم یکم تو گوشی دو نیم شد بعد از اون یک جزوه دان کردم یکم خوندم حوصلم سر رفت دیگه ساعت سه شده بودو هیچ زمانی نداشتم من دیگه چشمامو بستم و به خودم گفتم دیگه هیچ راهی نداری باید برنده بشی اگر الان شکست بخوری ممکنه دیگه بلند نشی تو که دوست نداری شهریور امتحان مطالعات بدی و از تابستون دلنشینت دست بکشی؟ این حرفارو باخودم زدم و از ساعت سه ۱۵دقیقه تا ۶نیم الی ۷ همینطور خوندم جوری خوندم تو مغزم هک بشه جوری کع اون درسو برا خودم به زبون خودم بگم و اصلا متن کتاب حفظ نکردم عمیقی یادش گرفتم هرچند که امتحانو ۲۰گرفتم ولی خیلی استرس شدیدی داشتم چون از بچگی من دوساعت بیشتر مطالعات نمیخوندم و حفظ میشدم با گذشت زمان مطالعات سخت تر و سخت تر شد داداش یا حالا یا هیچ وقت این دوست دارم بخونی و توی زندگیت استفاده کنی من توی ریاضی یکم مشکل دارم اگر تونستی توی شاد پیام بدهspartenre