ریاضی هفتم -

فصل 9 ریاضی هفتم

shaghayegh ahmadi

ریاضی هفتم. فصل 9 ریاضی هفتم

دوستان لطفا این سوال جواب بدید همین الان میخوامش

جواب ها

جواب معرکه

ماریا

ریاضی هفتم

### انشا: فیل و فنجان 🐘☕ روزی روزگاری در جنگلی سرسبز و باصفا، فیل بزرگی به نام 'فیلوز' زندگی می‌کرد. فیلوز بسیار مهربان و دوست داشتنی بود و همه حیوانات جنگل او را دوست داشتند. یک روز، او در حال قدم زدن در جنگل بود که به یک فنجان زیبا و رنگارنگ برخورد کرد. این فنجان با طرح‌های گل و ستاره‌های درخشان، توجه فیلوز را جلب کرد. فنجان، مانند فیلوز، داستانی داشت. او از یک قهوه‌خانه کوچک در نزدیکی جنگل آمده بود و بهترین قهوه‌ها را سرو می‌کرد. فنجان به فیلوز گفت: 'سلام! من خیلی تنهایی را حس می‌کنم. آیا می‌توانی کمی با من صحبت کنی؟' فیلوز که همیشه آماده بود تا به دیگری کمک کند، گفت: 'البته! چه چیزی تو را ناراحت کرده است؟' فنجان با صدای آرامی گفت: 'من عاشق این هستم که قهوه و چای خدمت کنم، اما حالا اینجا در جنگل گم شده‌ام و کسی برای من نوشیدنی نمی‌ریزد.' فیلوز تصمیم گرفت که به فنجان کمک کند. او به فنجان گفت: 'نگران نباش! من می‌توانم تو را به قهوه‌خانه برسانم.' فیلوز با احتیاط فنجان را با خود برد و در راه، داستان‌های جذاب جنگل را برای او تعریف کرد. 🐦🌳 وقتی به قهوه‌خانه رسیدند، صاحب قهوه‌خانه خیلی خوشحال شد که فنجان را پیدا کرده است. او از فیلوز تشکر کرد و برای او یک لیوان شیر خوشمزه سرو کرد. فیلوز با خوشحالی گفت: 'این هم یک هدیه برای دوست جدیدم!' و به فنجان داد. 🥛💕 فنجان که حالا دوباره در جای خود بود و دوستان جدیدی پیدا کرده بود، متوجه شد که دوستی و محبت همیشه باعث آرامش و شادی می‌شود. او از فیلوز گرفته تا تمام حیوانات جنگل، با عشق و محبت پر شد و هر روز به آن‌ها قهوه و چای خوشمزه می‌داد. 🍵❤️ این بود داستانی از فیل و فنجان که نشان می‌دهد دوستی می‌تواند همه چیز را تغییر دهد و هرگز نباید از کمک به دیگران دریغ کرد. 🌈✨

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت