ریاضی هفتم -

فصل6 ریاضی هفتم

sanya raznahan

ریاضی هفتم. فصل6 ریاضی هفتم

توروخدا جواب بدید تاج هم میدم ولی تو دفتر بنویسید

جواب ها

tara :)

ریاضی هفتم

-مادر من بسیار خسته شده ام -چاره ای نداریم پسرم صاحب ما این انسان ها هستند و ما باید از آنها اطاعت کنیم وگرنه همنوعان ما و حتی خودمان را به بدترین شکل تنبیه می کنند - با این همه بار که بر روی دوشت هست حتی اینقدر به ما رحم نکردند که حداقل خودشان بر روی ما ننشینند -تو کاری به این حرف ها نداشته باش - مادر ما قرار است به کجا برویم ؟ -مگر نشنیدی آقا چه گفتند ؟ -نه مادر با دوستانم در حال بازی بودم -از آقا خواسته اند که تاجر شود و پارچه ها را از یک کشور به کشور دیگر ببرد -اما مادر چرا پدر با ما نیامد؟ دیدم که اشک از چشمان مادرم جاری شد ولی گفت : پدرت باید به یک جای دیگر مهاجرت می کرد -کجا مادر ؟ -پیش خدا -میشود ما را هم با خودش ببرد آخر تا وقتی پدر بود نمی گذاشت بار هارا با خود حمل کنیم شدت گریه مادرم بیشتر شد و گفت :پدر نامزدی کرد و ما را با خود نبرد صبر کن بزرگ شوی بعد با هم میرویم پیشش :-(

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت