ستایش

نگارش دهم.

میشه جواب این سوال بهم بدید

جواب ها

Mohi

نگارش دهم

یک روز سلطان محمود خیلی گرسنگی بود و بادمجان بورانی به او دادند. او خیلی خوشش آمد و گفت که بادمجان غذای خوشمزه‌ای است. یکی از ندیمانش که همیشه هنگام غذا خوردن در کنار سلطان بود شروع به تعریف از بادمجان کرد. اما وقتی سلطان سیر شد، گفت که بادمجان خیلی مضر است. ندیم او دوباره درباره مضرات بادمجان صحبت کرد. سلطان پرسید: 'چرا وقتی گفتم بادمجان غذای خوشمزه ای است، از بادمجان تعریف می‌کردی؟' خدمتکار جواب داد: 'من ندیم شما هستم، نه ندیم بادمجان؛ من باید چیزی بگویم که شما را خوشحال کند، نه بادمجان را!' موفق باشی تاج یادت نره✨

سوالات مشابه

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام