نگارش هشتم-

درس 8 نگارش هشتم

عطا اسماعیلی

نگارش هشتم. درس 8 نگارش هشتم

سلام اگه می تونید این حکایت رو باز نویسی کنید و حتما هم آغازین ‌.پایانی.میانی داشته باشه تج هم می دم به هرکی که جواب بده.

جواب ها

tara Mohamedy

نگارش هشتم

در شهر نیشابور فرمانروایی بزرگی به نام انوشیروان زندگی می کرد که نسبت به مردم خود بسیار مهربان بود. او برخلاف شاهان دیگر مغرور نبود و به همه اقشار جامعه اهمیت می داد، به همین دلیل مورد پسند مردم شهر بود و مردم به حرف های او گوش می دادند. انوشیروان پادشاه ساسانی وزیری بسیار ماهر به نام بزرگمهر داشت که به هوش و درایت معروف بود. انوشیروان درباره همه چیز با او صحبت می کرد و هنگام تصمیم گیری حتما نظر او را می پرسید. روزی که بزرگمهر نزد شاه بود، پادشاه از او پرسید: وزیر حکیم من! آیا شما همه چیز در جهان را می دانید؟ بزرگمهر کمی خجالتی کشید و گفت نه من همه چیز را نمی دانم. انوشیروان پرسید: پس چه کسی همه چیز را می داند؟ بزرگمهر خیلی جالب و متفکرانه جواب داد. بزرگمهر با لبخندی بر لب گفت که تا به حال کسی به دنیا نیامده که همه چیز را بداند و تنها کسی که همه چیز را می داند خداوند متعال است. تاجججججججج یادت نره

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت