جواب معرکه
روز های اول سال بود و من از یکی بچه ها ی کلاس خوشم اومده بود و دوست داشتم بیشتر بشناسمش و با او دوست شوم
پس سمت میز او رفتم تا کمی با او صحبت کنم و از بخواهم زنگ تفریح را باهم بگذرانیم ولی بعد احساس کردم نمی توانم( احساس توانایی نداشتن) و به اندازه کافی آماده نیستم(احساس کفایت نداشتن) برای همین برگشتم تا در جای خود بنشینم ...
این رو از خودم در آوردم ولی کارت راه میندازه...
تو پرانتز علت عزت نفس نداشتن رو گفتم.