نامش ابوالقاسم و معروف به قائم مقام فراهانی بود. در فراهان به دنیا آمد. پدرش میرزا عیسی وزیر عباس میرزا نائب السلطنة بود. به اذعان دوست و دشمن او دارای کمالات بسیار بود. ادیب، نویسنده، شاعر، سیاستمدار، پارسا و پاکدامن بود.
در سال ۱۲۳۷ه. ق میرزا بزرگ از دنیا رفت و تمامی القاب و عناوین و پستهای وی به فرزندش میرزا ابوالقاسم قائم مقام رسید. [۱] کسانی که به لیاقت ذاتی او حسادت میکردند از سعایت و دشمنی نسبت به او خودداری نکردند، تا آن جا که عباس میرزا را تحت تاثیر قرار داند و او ضمن گزارشهای خود از شاه، درخواست کرد که او را معزول کند و شاه او را در سال ۱۲۳۹ه. ق معزول کرد. دو سال بعد به دنبال نابسامانی اوضاع آذربایجان، شاه مجددا او را به وزارت نائب السلطنة منصوب کرد.[۲] هر چند در همین سال، تحت تاثیر پیروزی بر عثمانی و تحریک شاهزادگان و امراء داخلی شاه تصمیم گرفت دوباره به روسیه حمله کند. لذا به آذربایجان سفر کرد. در جلسه مشاوره تنها مخالف جنگ قائم مقام بود و به همین جهت دشمنان او را متهم به دوستی با روسیه کردند و شاه او را معزول کرد و به مشهد تبعید نمود.
جنگ بین ایران و روسها آغاز شد. این دوره دوم جنگ با روسها بود. جنگی که منجر به معاهده ننگین ترکمانچای شد و اگر درایت قائم مقام نبود. شاید تبریز هم از ایران جدا میشد.
در سال ۱۲۴۳ه. ق روسیه به تبریز رسید. فتحعلی شاه، فرخ خان پیش خدمت خود را به مشهد فرستاد و پس از عذرخواهی او را به تهران طلبید و برای عقد صلح با دولت روسیه به تبریز فرستاد. [۳] عهدنامه ترکمانچای به خط قائم مقام نوشته شد.[۴]
در سال ۱۲۴۹ه. ق نائب السلطنة عباس میرزا در مشهد درگذشت. او قبل از مرگش در کنار حرم امام رضا (علیهالسّلام) از محمدمیرزا و قائم مقام خواست که یکدیگر را یاد میکنند از قائم مقام خواست که محمدمیرزا را بر تخت پادشاهی بنشاند[۵] و یک سال بعد که فتحعلی شاه از دنیا رفت با کمک قائم مقام محمدمیرزا بر تخت پادشاهی نشست و قائم مقام صدر اعظم وی شد.
یک سال بعد با توطئه و دسیسه انگلیسیها و سعایت شاهزادگان، در ۲۵ صفر ۱۲۵۱ه. ق مطابق با ۲۰ ژوئن ۱۸۳۵م قائم مقام به دستور محمدشاه دستگیر شد و در روز آخر ماه صفر او را خفه کردند و روحش به دیار باقی شتافت.[۶]
تاج لطف کن)::