avina 🖤

فارسی هشتم. درس9 فارسی هشتم

معنی واژه های درس نهم فارسی رو میگید🥺🦋

جواب ها

cujfgjjvvj

فارسی هشتم

ارادت : دوستی، از روی اعتقاد و ایمان سرشار: لبریز، پر از قضا: اتّفاقاً سرشناس: معروف، شناخته شده استعداد :توانایی، آمادگی شاهد: حاضر، گواه، محبوب و معشوق، خدای تعالی انیس: یار و همدم، اُنس گیرنده شیوع: همه گیر شدن، آشکار شدن، متداول شدن بهانه: دست آویز، عذر بیجا صدراعظم: نخست وزیر پشتکار :پایداری در پیش بردن و اتمام کاری طراوت: شادابی، تازگی تعارف: خوش آمد گفتن به یکدیگر، پیشکش دادن فلسفه: علمی که در باره ی حقایق موجودات و علل وجود آنها بحث می کند. جهل: نادانی لهجه: زبان، طرز سخن گفتن و تلفّظ، شکلی از یک زبان که با تغییراتی در یک ناحیه تکلّم شود. مثل: گیلکی، لری و. حکمت: دانش، دانایی، عدل: راستی لیاقت: شایستگی، سزاوار، درخور بودن حلاوت: شیرینی مکث: درنگ کردن خرافات: سخنان بیهوده، افسانه، آنچه اساس علمی و معنوی نداشته باشد. منشأ: محلّ پیدایش، اصل خطاب: رویاروی سخن گفتن مونس: یار، همدم درد :رنج، ناخوشی، بیماری وجد: خوشی بسیار، ذوق و شوق درمان :علاج، دارو، چاره، دوا هلهله: فریاد شادی، صدای درهم و برهم مردم ذکاوت: تیز هوشی، زیرکی رسا: بلند، رسنده رمیده : ترسیده، گریخته زهر: سم ساقی: کسی که نوشیدنی به دیگری دهد. آبله = نوعی بیماری واگیر دار ارادت = میل ، دوستی از روی بی ریایی استعداد= آمادگی ، توانایی تعارف = خوش آمد گفتن به یک دیگر حلاوت = شیرینی خطاب = رویا رو سخن گفتن ذکاوت = تیز هوشی رسا = بلند ، رسنده ، کلام شیوا سرشناس = معروف ، نامدار / شیوع = فاش شدن ، رایج شدن کاشف = آشکار کننده ، کشف کننده نامی = مشهور، نام آور واکسینه = واکسن زده شده ، مایه کوبی شده هلهله = فریاد شادی از همیار هست

جواب معرکه

نعزطلگ

فارسی هشتم

ارادت : دوستی، از روی اعتقاد و ایمان سرشار: لبریز، پر از قضا: اتّفاقاً سرشناس: معروف، شناخته شده استعداد :توانایی، آمادگی شاهد: حاضر، گواه، محبوب و معشوق، خدای تعالی انیس: یار و همدم، اُنس گیرنده شیوع: همه گیر شدن، آشکار شدن، متداول شدن بهانه: دست آویز، عذر بیجا صدراعظم: نخست وزیر پشتکار :پایداری در پیش بردن و اتمام کاری طراوت: شادابی، تازگی تعارف: خوش آمد گفتن به یکدیگر، پیشکش دادن فلسفه: علمی که در باره ی حقایق موجودات و علل وجود آنها بحث می کند. جهل: نادانی لهجه: زبان، طرز سخن گفتن و تلفّظ، شکلی از یک زبان که با تغییراتی در یک ناحیه تکلّم شود. مثل: گیلکی، لری و. حکمت: دانش، دانایی، عدل: راستی لیاقت: شایستگی، سزاوار، درخور بودن حلاوت: شیرینی مکث: درنگ کردن خرافات: سخنان بیهوده، افسانه، آنچه اساس علمی و معنوی نداشته باشد. منشأ: محلّ پیدایش، اصل خطاب: رویاروی سخن گفتن مونس: یار، همدم درد :رنج، ناخوشی، بیماری وجد: خوشی بسیار، ذوق و شوق درمان :علاج، دارو، چاره، دوا هلهله: فریاد شادی، صدای درهم و برهم مردم ذکاوت: تیز هوشی، زیرکی رسا: بلند، رسنده رمیده : ترسیده، گریخته زهر: سم ساقی: کسی که نوشیدنی به دیگری دهد. آبله = نوعی بیماری واگیر دار ارادت = میل ، دوستی از روی بی ریایی استعداد= آمادگی ، توانایی تعارف = خوش آمد گفتن به یک دیگر حلاوت = شیرینی خطاب = رویا رو سخن گفتن ذکاوت = تیز هوشی رسا = بلند ، رسنده ، کلام شیوا سرشناس = معروف ، نامدار / شیوع = فاش شدن ، رایج شدن کاشف = آشکار کننده ، کشف کننده نامی = مشهور، نام آور واکسینه = واکسن زده شده ، مایه کوبی شده هلهله = فریاد شادی از همیار
فرشته کوچولو

فارسی هشتم

ارادت : دوستی، از روی اعتقاد و ایمان سرشار: لبریز، پر از قضا: اتّفاقاً سرشناس: معروف، شناخته شده استعداد :توانایی، آمادگی شاهد: حاضر، گواه، محبوب و معشوق، خدای تعالی انیس: یار و همدم، اُنس گیرنده شیوع: همه گیر شدن، آشکار شدن، متداول شدن بهانه: دست آویز، عذر بیجا صدراعظم: نخست وزیر پشتکار :پایداری در پیش بردن و اتمام کاری طراوت: شادابی، تازگی تعارف: خوش آمد گفتن به یکدیگر، پیشکش دادن فلسفه: علمی که در باره ی حقایق موجودات و علل وجود آنها بحث می کند. جهل: نادانی لهجه: زبان، طرز سخن گفتن و تلفّظ، شکلی از یک زبان که با تغییراتی در یک ناحیه تکلّم شود. مثل: گیلکی، لری و. حکمت: دانش، دانایی، عدل: راستی لیاقت: شایستگی، سزاوار، درخور بودن حلاوت: شیرینی مکث: درنگ کردن خرافات: سخنان بیهوده، افسانه، آنچه اساس علمی و معنوی نداشته باشد. منشأ: محلّ پیدایش، اصل خطاب: رویاروی سخن گفتنمونس: یار، همدم درد :رنج، ناخوشی، بیماری وجد: خوشی بسیار، ذوق و شوق درمان :علاج، دارو، چاره، دوا هلهله: فریاد شادی، صدای درهم و برهم مردم ذکاوت: تیز هوشی، زیرکی رسا: بلند، رسنده رمیده : ترسیده، گریخته زهر: سم ساقی: کسی که نوشیدنی به دیگری دهد. آبله = نوعی بیماری واگیر دار ارادت = میل ، دوستی از روی بی ریایی استعداد= آمادگی ، توانایی تعارف = خوش آمد گفتن به یک دیگر حلاوت = شیرینی خطاب = رویا رو سخن گفتن ذکاوت = تیز هوشی رسا = بلند ، رسنده ، کلام شیوا سرشناس = معروف ، نامدار / شیوع = فاش شدن ، رایج شدن کاشف = آشکار کننده ، کشف کننده نامی = مشهور، نام آور واکسینه = واکسن زده شده ، مایه کوبی شده هلهله = فریاد شادی

سوالات مشابه درس9 فارسی هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام