نگارش یازدهم -

درس اول نگارش یازدهم

mahe

نگارش یازدهم. درس اول نگارش یازدهم

بچه اولین انشا نگارش یازدهم و تجربی و میشه بفرستین موضوعش فرقی نداره فقط از گوگل نباشع

جواب ها

پداذ...

نگارش یازدهم

پاییز، فصلی که با خود آرامش و تغییرات شگفت‌آوری به همراه دارد، یکی از زیباترین فصول سال است. با فرا رسیدن پاییز، طبیعت رنگارنگ‌تر از هر زمان دیگری می‌شود. برگ‌های درختان با گذر از رنگ‌های سبز، به زرد، نارنجی و قرمز درمی‌آیند و در نهایت بر زمین می‌ریزند. صدای خش‌خش برگ‌ها زیر پا و باد خنکی که از بین شاخه‌های درختان می‌گذرد، احساسی لطیف و دلنشین در انسان ایجاد می‌کند. پاییز را می‌توان فصلی از تغییر و دگرگونی دانست؛ فصلی که در آن همه چیز به تدریج به سوی استراحت و خاموشی پیش می‌رود. روزها کوتاه‌تر و شب‌ها طولانی‌تر می‌شوند، و هوا کم‌کم خنک‌تر می‌شود. این تغییرات، شاید یادآور این باشد که در زندگی نیز همه چیز در حال تغییر است و باید برای هر دوره‌ای آماده بود. در این فصل، مدارس و دانشگاه‌ها بازگشایی می‌شوند و دانش‌آموزان و دانشجویان پس از یک تابستان طولانی به فضای درس و یادگیری بازمی‌گردند. پاییز برای دانش‌آموزان، فصل شروعی دوباره است؛ فصلی که در آن با شور و شوق به یادگیری ادامه می‌دهند و آرزوهای بزرگ خود را دنبال می‌کنند. یکی از زیبایی‌های دیگر پاییز، بارش باران‌های نم‌نم و آرام است. صدای قطرات باران که بر پنجره‌ها می‌کوبند و بوی خاک پس از بارش، حسی عمیق از آرامش و سکوت به همراه دارد. در این لحظات، خواندن کتاب یا نوشیدن یک فنجان چای در کنار پنجره، از لذت‌های کوچک اما پرمعنای زندگی در پاییز است. پاییز تنها فصل برگ‌ریزان نیست، بلکه فصلی است که به ما یادآوری می‌کند زیبایی در تغییرات نهفته است. همان‌طور که برگ‌ها با شکوه می‌ریزند و درختان خالی می‌شوند، ما نیز باید بیاموزیم که گاهی باید از چیزهای قدیمی بگذریم تا جا برای اتفاقات جدید باز شود. از گوگل نیست

𝑲𝒐𝒅𝒆𝒊𝒏

نگارش یازدهم

بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: مادر ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ اشک‌های روی گونه‌ام را که پاک می‌کنی، انگشتانت به قداست خویش، سوگند می‌خورند. زیباترین عشق را، آزردگی چهره‌ات توأم با تبسمی اندوهناک، نثارم می‌کنند. اکنون چشمانم را می‌بندم و بوی پیراهنت را در عالم مأورا می‌بینم! فرشته‌ی بی‌همتای من، روحت والاتر از همگنان، بر سریری از ارزش و آرامش برنشسته و آوازی الهی می‌سراید. انگار هنوزم برایم لالایی می‌خوانی. آری، هنوز هم مرا رام خود می‌کنی! مادرم! مبادا مرا ز برق چشمان نادره‌ات محروم سازی... تو همان کسی هستی که محبتت هرگز در دلم کم‌رنگ نخواهد شد. تنها و تنها تویی که جایش در قلبم خالی نخواهد ماند، تو همیشه می‌خندی و خنده های کسی شبیه تو نیست.   فوق العاده ترین خلقت خدا، قلبم را حتی در نبودنت هم ، عاشقانه نوازش میکنی، با دستانی مملو از امید و زندگی... نبودنت، خانه ی دنج متروکی را به قصری پر از سور و شادی مجاب میکند. با سکوتت مادر،دیوار های خانه از شدت درد، ترک برمیدارند. دختری ام را تو به من هدیه دادی و در آغوش پر مهرت پروراندی. کاش بودنت مانند عشقت در دلم، ابدی بود. به بودنت مفتخر و بالنده ام بانوی عشق! ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ پایان.

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت