۱. فرزند اسب سخن دو حیوان را می شنود و با خودش میگوید
۲. اسب داستان را توضیح می دهد و مادر سخن او را میشنود.
۳.اسب کوچک سخن مادرش را میفهمد و به سوی رودخانه میرود.
۴. خواهرم به من میگوید:« ای برادرم، آیا تو حق را می گویی؟»
۵. سکوت طلاست و سخن، نقره.
۶. پدر ما در کارخانه کار میکند و مادر ما در کتابخانه کار میکند .
۷. این رودخانه بسیار عمیق است، تو باید برگردی .
۸. این پسر کوچک با ماشینش بازی میکند.
۹. ما به سوی خانه خدا میرویم.