سلام عزیزم
۱۱_ دوباره دنیای تیره در چشمم آمد.
گروه اسمی: «دنیای تیره»
وابسته پیشین: «دنیای»
وابسته پسین: «تیره» (که به «دنیای» وابسته است)
۱۲_ معلم عربی، پیر مرد شوخ و نکته گویی بود.
گروه اسمی: «معلم عربی»، «پیر مرد شوخ و نکته گویی»
وابسته پیشین: «معلم»
وابسته پسین: «عربی»، «پیر مرد»، «شوخ»، «نکته گویی» (که به «معلم» وابسته هستند)
۱۳_ رفتم و در ردیف آخر نشستم.
گروه اسمی: «من» (مفروض در فعل «رفتم»)
وابسته پیشین: ندارد
وابسته پسین: ندارد
۱۴_ که این شاگرد شیطان، بر خلاف همیشه که کلاس نشسته است.
گروه اسمی: «این شاگرد شیطان»
وابسته پیشین: «این»
وابسته پسین: «شاگرد»، «شیطان» (که به «این» وابسته است)
۱۵_ قیافه بخوریم، صورت درشتم، بینی گردن کش و دراز و عقابی ام.
گروه اسمی: «قیافه»، «صورت درشتم»، «بینی گردن کش و دراز و عقابی»
وابسته پیشین: «قیافه»، «صورت»
وابسته پسین: «درشتم»، «گردن کش»، «دراز»، «عقابی» (که به «صورت» و «بینی» وابسته هستند)
۱۶_ دانستند که برای ردیف اول سال ما جنبال کرده ام.
گروه اسمی: «ردیف اول سال ما»
وابسته پیشین: «ردیف»، «اول»، «سال»
وابسته پسین: «ما»
۱۷_ سطر اول را که معلم بزرگوار خونت...
گروه اسمی: «سطر اول»، «معلم بزرگوار»
وابسته پیشین: «سطر»، «اول»
وابسته پسین: «بزرگوار» (که به «معلم» وابسته است)
۱۸_ ناگهان نگاهش به من افتاد.
گروه اسمی: «نگاهش»
وابسته پیشین: «نگاه»
وابسته پسین: «ش» (که به «نگاه» وابسته است)
۱۹_ بیا شاه چراغ دام دکون میز سلیمون عینک ساز.
گروه اسمی: «شاه چراغ»، «دکون»، «میز سلیمون عینک ساز»
وابسته پیشین: «شاه»، «دکون»
وابسته پسین: «چراغ»، «میز»، «سلیمون»، «عینک ساز»
۲۰_ پانزده قرآن دادم و آن را از میرزا سلیمان خریدم.
گروه اسمی: «پانزده قرآن»، «میرزا سلیمان»
وابسته پیشین: «پانزده»
وابسته پسین: «قرآن»، «میرزا»، «سلیمان» (که به «پانزده» و «میرزا» وابسته هستند)